نوشتههاى نثر، نوعى هنر ادبى و بديع به شمار مىرفت. بدين روى، مىتوان گفت كه مرحوم مير حامد حسين در اين نوشتهها ادبيات بديعى به كار گرفته كه براى اهل ذوق و ادب بسيار قابل توجّه است؛ ولى براى كسانى كه ذوق ادبى چندانى ندارند، اينگونه مسجّعگويى و موزونسازى جملات، نوعى اغراق و بازى كردن با كلمات است كه بار علمى چندانى ندارد؛ بلكه ممكن است به جهت لغو بودن در تشبيه و اغراق گفتن در صفت، نوعى دروغ جدّى در حقّ كسانى كه نويسنده در وصفشان قلم فرسوده است، به شمار آيد.
چند نكته
1. چند برگ از وسطهاى اين كتاب افتاده و بعضى از مطالب ناقص مانده و يكى از برگها نيز پاره شده و قسمتى از آن افتاده است.
2. بسيارى از نامهها خطاب به آقاى سيّد بركت على از علماى شيعه آن زمان هند است. «ايشان از شاگردان سلطان العلماء بوده و در علم رياضى و فقه، يگانه روزگار. در شهر لاهور سكونت داشت و خدمات دينى انجام مىداد و در سال 1270 ه ق وفات يافت.» ۱
3. اين كتاب - كه به گفته نويسندهاش شامل نوشتههاى دوران جوانى اوست - در حدود سال 1285 ه. ق / 1247 ه. ش تنظيم و نوشته شده است؛ چرا كه بعضى از تاريخهاى نگاشته شده در آن كتاب به سال 1278 و... تاريخگذارى شده است. آنگاه شخصى به نام محمّد جعفربن محمّدجوادبن محمّد كاظم ظهيرى ظاهراً در تاريخ 17 ربيع الثانى 1296 ه. ق آن را رونويسى كرده است.
و بعد فهذا مجموع أنيق و سفر رشيق سميّته بالدرر السنيّة. جمعت فيه ما كتبت في عنفوان الشباب من المكاتيب التي بها كوس المودّة بيني و بين الأحباب. ۲
1.مطلع الانوار، سيد مرتضى حسين صدر الافاضل، ترجمه محمّد هاشم، مشهد انتشارات آستان قدس رضوى چاپ اوّل، ۱۳۷۴ ش، ص ۱۴۳
2.الدرر السنيّه، ص ۴۱