بازخوانى حيات علمى علّامه مير حامد حسين هندى كتاب الدرر السنيّة - صفحه 165

4. در صفحاتى از كتاب، داستانهايى از مرحوم مير حامد حسين نقل مى‏گردد كه شايد در عنفوان جوانى نوشته شده باشد و در ظاهر افسانه گونه‏اش، حكمتهاى نغز و اشارات دقيق براى اهل آن در بر دارد؛ همچون داستان جوان داراى همسر كه به دختر پيرمردى سالمند علاقه‏مند مى‏گردد و با وجود شرايط سخت مطرح شده، جلاى از وطن و همنشينى با فقر و تهيدستى را مى‏پذيرد و سرانجام پس از سپرى شدن مدت زمانى و به دست آوردن رضايت خاطر پيرمرد، توسّط پيرمرد به در غارى آورده مى‏شود كه انتهاى آن خانه‏هاى مجلل و امكانات رفاهى و گنجهاى فراوان قرار دارد و كليد آنها در اختيار جوان قرار داده مى‏شود تا هرگونه مى‏خواهد بهره بردارى نمايد...
فأعطى الشباب [ الشابّ‏] مفاتيحها و قال: هذه الأموال و المساكين و الأسباب و الخزائن يتعلّق بك و في اختيارك، صَرِّفها كيف شئت و أنّي شئت، فأنت شابّ صالح، أثر السعادة منك لائح و علم السّيادة عليك واضح؛ إلى عبادة ربّك كادح و لنفسك ناصح، و اللَّه و رسوله لأمثالك مادح. ۱
يا داستان تاجر جهان‏ديده و سرد و گرم روزگار چشيده كه مرگ را بر خود نزديك مى‏بيند، لذا زبان نصيحت بر فرزندانش مى‏گشايد؛ امّا آنها به جاى گوش فرا دادن، سخنان او را به تمسخر و خنده مى‏گيرند كه سرانجام داستان با حسرت و تأسّف تاجر بر حال ايشان پايان مى‏يابد. ۲
به عنوان حُسن ختام اين بخش، اشاره مى‏كنم به اينكه آن مرحوم در يكى از يادداشتهاى خويش راجع به تحريم مُغالاة (بالا بردن مهريّه زنان) اين جمله را آورده است كه: لا يجوز تجاوز المهر من المهر السنّة و هو خمس مأة درهم. ۳
با توجّه به اينكه ديه كامل انسان حدود ده هزار درهم محاسبه مى‏شود، مى‏توان گفت كه مهر السنة حدود يك بيستم ديه انسان بوده است.

1.همان، ص ۲۳۷ - ۲۳۸

2.همان، ص ۲۴۰

3.همان، ص ۲۹۳

صفحه از 186