حسين، ملقّب به ممتاز العلماء، به بعضى از بزرگان نامه نوشته و اطّلاع خود بر سفر آنها بر مصر و همچنين دستيابى به برخى از كتابهاى قديمى نفيس و شروع به چاپ نمودن آنها را يادآور مىشود. و سپس از تمايل خود به چاپ بعضى از اين كتابها همچون «جمهرة النسب» كلبى، «أنساب الأشراف» مداينى، «تاريخ الضياء» مقدسى سخن مىراند و در آخر فهرستى از كتابهاى چاپ شده آنها را طلب مىكند. ۱
6. در صفحاتى از كتاب، اشاره به اين نكته مهمّ دارد كه ايشان در راستاى تحقق اين امر، تنها به مرزهاى كشورهاى اسلامى اكتفا نمىنمود. لذا وقتى بر چاپ تعدادى كتاب مهم مخصوصاً در علم رجال و تاريخ و سيره در كشور آلمان مطلع مىشوند، در جستجوى يافتن فهرست اين كتابها نيز بر مىآيند. ۲
فى الفنون الرئيسة لا سيّما كتب الرّجال و التواريخ و السير، فإنّها من محاسن الغرر و نفائس الدرر. و قد سمعت أنّه قد طبع في مدينه جرمن... فأبتغي منكم أن تطلبوا لي فهرس هذه الأسفار و تمنّوا عليّ بإرساله...
با توجّه به زحمات شبانهروزى اين عالم نستوه و صرف بخش اعظم عمر شريف خود در امر جمعآورى كتب علمى و نسخهنويسى آنها، زحمات او به صورت كتابخانه عظيمى به نام ناصريّه با 000/000/30 جلد ۳ كتاب از نفايس مطبوعات و نوادر مخطوطات به بار نشست كه نتيجه همّت اين عالم بزرگ و فرزند برومندش سيد ناصر حسين است.
جمعآورى كتب ضدّ شيعه و ردّنويسى بر آنها
مسئله ديگر در اين نامهها و نوشتهها، سعى آن مرحوم بر جمعآورى كتابهاى ضدّ شيعه و ردّيهنويسى بر آنهاست كه با توجّه به كمبود امكانات و محدويتهاى آن زمان، اين اقدام از سوى عالمى شيعه و غريب در ميان انبوهى از اهل سنّت و مخالفين خود بسيار ستودنى است.
1.همان، ص ۱۹۷ - ۱۹۸
2.همان، ص ۱۹۹
3.به نقل از صحيفة المكتبة، شماره ۲، ص ۱۴