من يك نسخه چاپ شده كتاب را خدمت شما فرستادم. اميدوارم ترويج معالم دين بكنيد؛ همچنانكه علاقه شما به ريشهكن كردن معاندين دين است. از شما مىخواهم براى اينكه دل ناصبيها را به درد بياورى و دليل اقامه كنى، تعداد صد نسخه يا افزونتر از اين كتاب را بخرى تا هم فايدهرسانى كامل شود و هم هديه بدهى به فقراء مؤمنين كه نمىخرند؛ يا به علّت شبههافكنى دشمنان، و يا خالى بودن دستشان. همچنين از شما مىخواهم صد نسخه از كتاب را بخريد كه اين كتاب، دلِ دشمنان را به درد مىآورد؛ همچنانكه دستيابى به ثواب زيادى خواهد بود. ۱
سفر حجّ و عتبات عاليات
مرحوم مير حامد حسين طى نامهاى خطاب به يكى از دوستان خود به بيان خاطره سفر حجّ و عتبات كه در سال 1282 ق بدانها مشرف شده، مىپردازد. اين مطالب جالب و خواندنى از صفحات 9 تا 17 اين كتاب را در بر مىگيرد كه ما بخشهايى از آن را بطور مختصر براى علاقهمندان برگزيدهايم.
الف) سفر حج
پس از تحمّل مشقّتهاى فراوان و پيمودن راه طولانى و رسيدن به شهر مكّه، آب و غذاى آنجا با طبعم سازگار نبود؛ به طورى كه بدنم نحيف و لاغر شد و بيمارى من شدّت يافت و بر من آنقدر سخت گرفت كه همچون انسانهاى مارگزيده به خود مىپيچيدم و سختى زيادى را تحمل مىكردم. ۲
ب) سفر عتبات
پس از اتمام حج، براى رفتن به عراق و زيارت ائمّه عليهم السلام از طريق دريا، به سمت بندر جدّه حركت كرديم؛ امّا با سوار شدن بر كشتى، در اين سفر دريايى به مصيبتها و بلاهايى بدتر از سفر خشكى دچار شديم؛ از جمله آنكه:
1. در كشتى مرا با وجود بيمارى در اتاق تنگى قرار داده بودند كه در مدت دو ماه