بازخوانى حيات علمى علّامه مير حامد حسين هندى كتاب الدرر السنيّة - صفحه 183

ب) تنگى معاش و اضطراب شديد

در ظهور اين گرفتارى تيره‏اى كه در شهرها شيوع يافته و گلوگير مردم شده؛ من [ نيز] از نظر معاش به زحمت افتادم، از زندگى سلب شدم، مكدود المعاش، مسلوب الرياش. ۱
در خانه به زحمت افتادم، تلاش و صبر را از دست دادم، ديگر آرامش و قرار ندارم، سينه‏ام تنگ شده، راه به جايى نمى‏يابم... پاهايم در هم پيچيده و نزديك است كه بميرم.
و أغصّني الشرق... و التفّت الساق بالساق.
چشيدن بر من تلخ شده، راه رفتن بر من سخت شده، غم زياد گشته و گوارايى از ميان رفته. كمبود و قحطى به حالت خشكى رسيده و أجدب الخصيب. نمى‏دانم بيرون بيايم يا خود را بگيرم و در خانه بمانم. ديگر از پا افتاده‏ام، گرفتارم، غارت زده‏ام، در اين كارهاى سخت مشوش شدم، و به دردهاى شديد گرفتار شدم، دردهاى سخت را مى‏بينم، مانند نوسان آونگ، من هم در چرخش دور مضطرب مى‏شوم.
لا أدري أحشر أم أذب منجودٌ مكروبٌ منهوبٌ مسلوبٌ، فتشوّشت على الأمور الشديدة و قاسيت الآلام الشديدة... و اضطربت اضطراب الأرشية في الطويّ البعيدة. ۲

ج) عدم امكان دفاع از حريم ائمّه عليهم السلام‏

در ادامه بيان سابق مى‏افزايد:
اين ناراحتى و درد من بر دنيا نيست... بلكه متأسّفم از اينكه نمى‏توانم از ائمّه معصومين عليهم السلام دفاع كنم و از كوتاهى حمايت از ائمّه معصومين عليهم السلام مى‏ترسم. هم‏چنانكه مى‏ترسم اين ناراحتيها به من امكان اشتغال به تصنيف كتاب و ترويج دين را ندهد و اين كار مهمّ و با طراوت من مانند آن گياهى باشد كه شكوفا مى‏شود و سپس پژمرده مى‏گردد.

1.همان، ص ۱۸۵

2.الدرر، ص ۱۸۵

صفحه از 186