بازخوانى حيات علمى علّامه مير حامد حسين هندى كتاب الدرر السنيّة - صفحه 184

إنّما أتأسف على ما أخاف من التوطّل عن الانتصار و الذبّ عن ذمار الأئمّة الأطهار... ۱
ايشان در نوشته‏اى ديگر، ناراحتى و نگرانى خود را اين‏گونه بيان مى‏كند:
وقتى كه مى‏بينم امكان ندارد مشغول شدن به چيزى كه قبلاً به صورت شبانه روزى به آن مشغول بوديم... پس فايده‏اى در اين زندگى نيست؛ پس زندگى پس از اين بى‏ثمر و محروميّت، دشوارترين پرتگاههاست.
و إنّي لا أرى أنّه إذا لم يكن لنا الاشتغال بما كنّا نشتغل به ليلاً و نهاراً... فلا خير في الحياة بعد ذلك، فإنّ الحياة مع ذلك الحرمان أفظع المهالك. ۲

2. شكايت از افترائات‏

در نامه‏اى به مخاطب خود چنين مى‏گويد:
اگر به ما ضرر و اذيتى برسد، پس ما گناهكار نيستيم؛ بلكه ان‏شاءاللَّه به خاطر اين گرفتاريها و اذيّتها، خداوند در روز قيامت اجرى به حساب ما مى‏نويسد؛ چون ما كسى از آنها را نكشته‏ايم و مالى هم از آنها نبرده‏ايم. ما گناه و جنايتى نداريم؛ بلكه همه گرفتاريها و اذيّتها به خاطر افتراء سخن‏چينان است. لم نقتل رجلاً منهم و لم نأخذ مالاً من أموالهم ليس لنا إثم و جناية بل كان كلّ ذلك بافتراء أهل السعاية. ۳

3. شكايت از پاره‏اى از طالبان علم و تصنع برخى علماء

در اين مورد، سخن اين‏گونه آغاز مى‏كنند كه:
اى برادر، زمان فاسد شده و احوال دوستان نزديك تغيير كرده است. ارزش و جايگاه علم و طرفداران آن پايين آمده (سقوط كرده)، فرهنگ علم و علم‏آموزى كهنه شده. اين درد و حزن بس كه شرايع دين تعطيل شده است و صاحبان خرد در ميان مردم ارزشى ندارند و در نزد پادشاهان كسى از اين

1.ص ۱۸۶

2.همان، ص ۱۵۵

3.همان، ص ۱۵۰

صفحه از 186