درجاتى داشته كه يكى از آن مراحل «نبوّت» است. اين مرحله قبل از مرحله رسالت بوده، مرحلهاى است كه از طريق فرشتگان يا در خواب يا از طريق الهام، به آنها وحى مىشده و دستورها يا خبرهايى از جانب خداى تعالى به ايشان داده مىشد، و آنان مأمور به عمل بدان مىشدند؛ ولى مأمور به ابلاغ و رساندن آنها به ديگران نبودند. در اين مرحله، آنها «نبى» بودند نه رسول. كلينى رحمه اللَّه عليه به سند خود از زيد شحّام روايت كرده است كه گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:
إنّ اللَّه تبارك و تعالى اتّخذ إبراهيم عبداً قبل أن يتّخذه نبيّاً و إنّ اللَّه اتّخذه نبيّاً قبل أن يتّخذه رسولاً؛ و إنّ اللَّه اتّخذه رسولاً قبل أن يتّخذه خليلاً؛ و إنّ اللَّه اتّخذه خليلاً قبل أن يجعله إماماً. فلمّا جمع له الأشياء قال: إنّى جاعلك للناس إماماً. 1
به راستى كه خداى تعالى ابراهيم را به بندگى خويش برگرفت پيش از آنكه به نبوّت برگيرد؛ و خداى تعالى او را به نبوّت خويش برگرفت پيش از آنكه به رسالت برگيرد؛ و به رسالت برگرفت پيش از آنكه به دوستى خود برگيرد؛ و به دوستى برگرفت پيش از آنكه به امامت برگيرد. چون همه اينها را براى او گرد آورد، فرمود: «من تو را براى مردم امام قرار دادم.»
همچنين، زراره نقل كرده است: از امام باقر عليه السلام معناى آيه شريفه (وَ كَانَ رَسُولاً نَبَيّاً) و فرق ميان «رسول» و «نبى» را پرسيدم، آن حضرت در پاسخ من فرمود:
النبيّ الّذي يرى في منامه و يسمع الصوت و لا يعاين الملك و الرسول الّذي يسمع الصوت و يرى في المنام و يعاين الملك... 2
نبى كسى است كه در خواب فرشته را ببيند و صداى او را بشنود، ولى به عيان، فرشته را نبيند. و رسول كسى است كه صدا را بشنود و در خواب ببيند و در عيان نيز او را مشاهده كند.
در روايت ديگرى، از امام صادق عليه السلام نقل شده است:
الأنبياء و المرسلون على أربع طبقات: فنبيّ منبَّأ في نفسه لا يعدو غيرها؛ و