عصمت خاتم پيامبران در نگاه برخى از مفسّران، با توجّه به آيه - صفحه 54

در كتاب سيرت رسول اللَّه‏۱آمده است:
و سيّد عليه السلام اگرچه واثق بود از قِبَل حق - جلّ جلاله - امّا چون مبادى وحى بود، او را استيناس هنوز به وحى نيفتاده بود؛ از انديشه و تفكّر خالى نمى‏بود. ۲
در كتاب الطبقات الكبرى آمده است كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله در قبال تحمّل وحى، به حضرت خديجه فرمود: «من مى‏ترسم كه كاهن شده باشم.»۳
براساس اين قول، كسى كه خداوند او را به رسالت برگزيده است، نمى‏تواند كهانت و رسالت را از هم تشخيص دهد و در مقابل، يك فرد عادى متخصّص نبوّت و وحى معرّفى شده است!
بنابر اين ديدگاه، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نه تنها در دريافت و حفظ وحى، بلكه در ابلاغ آن نيز از القاى شيطان در امان نيست. طبق حديثى كه طبرى نقل مى‏كند، وقتى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آيات سوره نجم را تلقّى و ابلاغ مى‏كرد، شيطان دو عبارت را به وى القاء كرد و پيامبر نيز آنها را به زبان راند. اين دو عبارت، درباره بتهاى سه‏گانه مشركان بود كه پس از آيه (أَفَرَأَيْتُمُ اللّاتَ وَالْعُزَّى * وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى)۴، شيطان به پيامبر القاء كرد:
تلك الغرانقة العلى وإنّ شفاعتهنّ لترجى. ۵
برخى نيز گفته‏اند كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله اين دو عبارت را جهت تأليف قلوب مشركان

1.اين كتاب، ترجمه السيرة النبويّة ابن‏هشام است.

2.ابن‏هشام (عبدالملك)، ص ۲۱۰-۲۱۳

3.ابن‏سعد، ج ۱، ص ۱۹۴ و ۱۹۵

4.نجم (۵۳) / ۱۹-۲۰

5.طبرى، ج ۱۷، ص ۲۴۵ ؛ نك: هيثمى، ج ۷، ص ۱۱۵ ؛ ابن‏حجرعسقلانى، ج ۸، ص ۳۳۳ ؛ عينى، ج ۷، ص ۹۹ ؛ ابن‏قتيبه، ص ۱۶۹ ؛ طبرانى، ج ۱۲، ص ۴۲ ؛ ابن ابى‏الحديد، ج ۷، ص ۱۹ ؛ عضدالدين ايجى، ج ۳، ص ۴۲۲؛ ثعالبى، ج ۵، ص ۹۵

صفحه از 66