نورى در هيكل و قالب بشرى باشند تا ما بتوانيم از آنها استفاده كنيم. ما حتّى امكان استفاده از جنّ و ملك نداريم، چه رسد به مقام بلند و شامخ نبوّت و امامت.
اين حكم عقل است، همان حكم عقلى كه شيخ احمد احسائى و پيروان او نفهميدند و گفتند كه امام عصر عليه السلام در «عالم هورقليا» است كه آن را فوق اقليم هفتم مىدانست؛ با تفصيلى كه شيخ احمد احسائى و سيد كاظم دشتى در رسالههاى خود گفتهاند.
همانطور كه رسول خدا و يازده امام پس از حضرتش، با تمام مقامات و فضائل آسمانى، در روى زمين زندگى كردند، امروز نيز امام عصر، حضرت مهدى عليه السلام در روى زمين است و از بركت وجودش همه انسانها بهره مىگيرند.
7. عبوديّت كامل و عبد كامل
يكى از اصول مسلّم عقل اين است كه خداوند، بشر را براى بندگى و عبوديّت آفريده است؛ عبوديّتى كه نتيجه آن، ترقّى و كمال بشر مىشود و خداوند سبحانه، از آن بىنياز است.
گر جمله كائنات كافر گردندبر دامن كبرياش ننشيند گرد
مثالى بزنيم: آفتاب در مقام شامخ خودش درخشندگى و تلؤلؤ دارد؛ چه ما از آن استفاده كنيم و چه خود را از آن محروم بداريم؛ چه او را مدح و ثنا گوييم يا بدگويى از آن كنيم. آفتاب كار خودش را مىكند و نيازى به استفاده ما ندارد. اين ماييم كه بايد از آن استفاده كنيم، و گرنه چرخه زندگىمان متوقّف مىشود.
گردن نهادن به عبوديّت خداوند متعال، به معناى گردن نهادن به حكم عقل است؛ همانگونه كه انسان در زندگى اجتماعى، خود را ملزم به مقرّرات اجتماعى مىداند واين التزام را نشانه ذلّت نمىداند. هيچ عاقلى نيست كه انسانِ تابع مقرّرات جامعه را ذليل و زبون بشمارد؛ بلكه چنين فردى را عزيز و محترم مىدانند كه خود، به اختيار خود، از بعضى ارادههاى فردى چشم پوشيده تا نظم زندگى اجتماعى به