هفت نكته درباره نبوّت و امامت‏ - صفحه 103

انيس، حبيب، جليس، قهّار، منتقم، شافى، غنىّ،... عبوديّت در برابر هر شأن و هر كمال، برنامه‏اى خاصّ خود دارد. براى شفاى مريض، او را به اسم «يا شافى» مى‏خوانند، براى اداى دين، اسم «يا غنىّ» او را مى‏خوانند، براى رفاقت با او به عبارت دعاى مشلول مى‏گويند:
يا رفيق يا شفيق! فكّني من حَلَق المضيق و اصرف عنّي كلّ همّ و غمّ وضيق.۱
براى انس با او به عبارت دعاى كميل مى‏گوييم:
يا نور المستوحشين في الظّلَم.۲
كسى كه رمز اين كلمه را بفهمد، فرصت مغتنم بيدارى ثلث آخر شب را از دست نمى‏دهد. افسوس كه به اين واديها نرفته‏ايم. يك ثانيه جلوه لطف الهى كه به دل بيفتد، لذّتش از دهها سال عمر بى‏حاصل بيشتر است.
امّا در برابر جلوه «سيّد السادات، إله الآلهة، جبّار الجبابرة» كه دارد، عبوديّت و عرض ادب به گونه ديگرى است. گدايىِ من آينه آقايىِ اوست. صورتى از آقايىِ خود در آينه گدايىِ من مى‏اندازد و بدين سان، آقايى خود را به من نشان مى‏دهد. من مى‏گويم:
ربّ زدني علماً و عملاً و ألحقني بالصالحين.
اين درخواست من كه جهل مرا نشان مى‏دهد، آينه دانايى مطلق اوست.
وقتى انسان در مسير عبوديّت افتاد، جان او محل تجلّى صور خداوند مى‏شود. اين يكى از معانى جمله مشهور است كه:
العبوديّة جوهرة كنهها الربوبيّة.
به عبارات دعاى عرفه امام حسين عليه السلام بنگريد:
أنت الذي مننت، أنت الذي أنعمت، أنت الذي أحسنت... أجملت... أفضلت... أكملت... رزقت...۳

1.مجلسى، ج ۹۲، ص ۴۰۰

2.كفعمى، ص ۵۶۰

3.مجلسى، ج ۹۵، ص ۲۲۱

صفحه از 108