هفت نكته درباره نبوّت و امامت‏ - صفحه 104

و جملات پس از آن كه حدود سى مورد از الطاف الهى را برمى‏شمرد. پس از آن، درباره خودش عرضه مى‏دارد:
أنا الذي أسأت، أنا الذي أخطأت، أنا الذي هممت... جهلت... غفلت...سهوت...۱
و جملات بعدى.
همين‏گونه به مناجات حضرت امير عليه السلام در مسجد كوفه بنگريد:
أنت المالك و أنا المملوك... أنت العزيز و أنا الذليل... أنت العظيم و أنا الحقير...۲تا آخر مناجات.
مرحوم حاج ميرزا حبيب خراسانى مى‏گويد:

بنده را سر بر آستان سودن‏بهتر از پا بر آسمان بودن‏
نَفَسى در رضاى حضرت دوست‏بهتر از عمر جاودان بودن‏
گه چو زنجير سر به حلقه درگه چو در، سر بر آستان بودن‏
لذّت عبوديّت، به‏راستى، لذّتى شگفت‏آور است! كسى كه بنده خدا شد، غصّه روزى نمى‏خورد، چون خداوندگار او به او وعده داده است:
(و في السماء رزقكم و ما توعدون).۳
در مشكلات، اميد خود را از دست نمى‏دهد:
(و من يتوكّل على اللَّه فهو حسبه، إنّ اللَّه بالغ أمره).۴
زمانى در سبزوار بودم و مشكلى برايم پيش آمده بود. به يكى از اساتيدم در مشهد نامه نوشتم. او در جواب، اين حديث را برايم نوشت:
خف اللَّه يكفيك من كلّ شي‏ء.
يكى ديگر از اساتيدم نصايحى به شاگردانش داشت؛ ازجمله اينكه مى‏گفت:
شما نوكرى صاحب‏الزمان عليه السلام را بكنيد، ديگر هيچ فكر نكنيد؛ آقا به فكر است؛ بيشتر از آنچه تو در فكر خودت باشى.

1.همان‏جا

2.همان، ج ۹۱، ص ۱۱۰

3.ذاريات (۵۱) / ۲۲

4.طلاق (۶۵) / ۳

صفحه از 108