- ادعيّه سِرّ، كه درياها معارف در آنها موج مىزند. در يك جملهاش به قدر ده برابر اسفار ملّاصدرا و شفاى بوعلى حقايق مىيابيد.
- ادعيّه حُجُب: حجابهاى مختلف كه از معصومان رسيده است.
- ادعيّه قنوت: قنوتهاى متنوّع معصومان.
- ادعيّه احراز: حرزهاى مختلف.
هركدام از اينها، فضاى خود را دارد و تكرار در آنها نيست. جناب سيّد ابنطاووس در مهج الدعوات گوشهاى از اين حقايق را آورده است.
مطلب به اينجا تمام نمىشود. باب ديگر، نمازهاى مستحبّى است كه هركدام، يك باب در معرفة اللَّه است. دست كم يك بار، مفاتيح الجنان را كامل بخوانيدتا به اين كلام برسيد.
به هر حال، بايد عبد كامل خدا روى زمين باشد تا اين دستورهاى عبوديّت را به مردم بدهد. اين عبد كامل يا پيامبر است يا وصىّ او. چون نبوّت به وجود مقدّس خاتم الانبياء صلى اللَّه عليه و آله ختم شده، اوصياى او يكى پس از ديگرى، اين شأن تعليم عبوديّت را ادامه دادند، تا امروز كه حضرت بقيّة اللَّه - ارواحنا فداه - قائم به اين امر است.
اين شأن مخصوص حجّت خداست و اگر زمين چنين بنده كاملى نداشته باشد، خلقت آن لغو است؛ چون اساساً همه مخلوقات براى عبادت آفريده شدهاند و راه عبادت را كسى جز حجّت خدا - كه منصوب و منصوص از طرف خداست - نمىداند. در اين موضوع، امامت مانند نبوت، عهدهدار ارتباط بشر با خداى بزرگ است. لذا در حديثى كه بزرگان شيعه و سنّى نقل كردهاند، به الفاظ و سندهاى مختلف، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
من مات بغير إمام، مات ميتة جاهليّة.۱
فعلاً از تفصيل اين مطلب درمىگذريم، امّا اشاره مىكنيم كه همانگونه كه زيستن در زمان پيغمبر، بدون گردن نهادن به كلامش و بدون تبعيّت از راه هدايتش، انسان را