هفت نكته درباره نبوّت و امامت‏ - صفحه 86

تكليفهايى عقلى مى‏شود؛ و اين قبل از زمان رسيدن او به تكليف شرعى است. تكليف شرعى موكول است به اينكه انسان به بلوغ شرعى برسد و مكلّف به تكليف‏هاى عملى شود. امّا تكليفهاى عقلى، به تدريج كه انسان واجد نور عقل مى‏شود، عقلاً بر او واجب مى‏شود. همان‏گونه كه قبول نبوّت پيامبر و امامت امام، موكول به آزمون او بر مبناى عقل است، تكاليف عملى نيز بر اساس تكاليف عقلى است.
يكى از مستقلّات عقلى وجوب شكر مُنعم است. هر انسانى به حكم عقل، آن را مى‏پذيرد و ترك آن را خلاف عقل مى‏داند. اين تكليف عقلى، از زمانى كه انسان واجد نور عقل مى‏شود، عقلاً بر انسان واجب مى‏شود.
يكى از مهم‏ترين مصاديق شكر منعم، شكر خداوند متعال است؛ زيرا نعمت او بر انسانها، قابل مقايسه با نعمت هيچ مُنعم ديگر نيست. امّا انسان كه بر خداى خود احاطه ندارد و آداب حرمت‏گذارى به بارگاه جلالت الهى را نمى‏داند، چگونه بايد خداى خود را شكر گزارد كه آن عمل، اسائه ادب به خداى بزرگ نباشد؟
در اينجاست كه عقل (به عنوان رسول باطنى خدا) انسان را به رسول ظاهرى خدا راهنمايى مى‏كند و ضرورت نبوّت را (به عنوان راه ارتباط انسان با خدا) به او يادآور مى‏شود. وظيفه ديگر عقل، سنجش ادّعاى مدّعيان نبوّت است، بر اين اساس كه اين دو رسول الهى (عقل و پيامبر)، هماهنگى دارند؛ زيرا هر دو، فرستاده خداى حكيم هستند.
پس از اين مقدّمات مى‏گوييم:
مهم‏ترين دينهاى امروز، سه دين است: يهود، نصارا، اسلام.
تديّن به هر دين، يعنى پذيرش هر دين، مبتنى بر آزمودن منابع و كتب آسمانى آن دين است كه بايد آنها را به ضابطه عقل بسنجيم.
منابع فعلى يهود و نصارا، در زمينه اصول عقايد - يعنى مبنايى‏ترين عقايد انسان،

صفحه از 108