تبيين مباحثى از توحيد در پرتو معارف اهل بيت عليهم السلام‏ - صفحه 129

همچنين:
خداى متعال هيچ‏گونه ثانى ولو تقريبى ندارد، چه آنكه او عالم بالذات است و همه خلائق جاهل بالذات مى‏باشند. او غنىّ بالذات است و همه خلائق فقير بالذات هستند. قال اللَّه تعالى: (يا أيّها الناس أنتم الفقراء إلى اللَّه و اللَّه هو الغنيّ).۱۲
از اين قبيل عبارات، در هر سه مقاله به چشم مى‏خورد كه مطابق آنچه بيان كرديم، قابل تفسير و توضيح‏اند. در اين عبارات، مطلق شباهت بين خدا و خلق محال دانسته شده و تصريح شده كه ذات مقدّس ربوبى با همه اشيايى كه ما مى‏توانيم بشناسيم و با احكام آنها مغايراست. همچنين به اينكه خداوند عالم بالذات و غنى بالذات است ولى خلائق جاهل و فقير بالذات‏اند، اشاره شده است. در اين عبارات، نفى تشبيه، مختصّ به اجسام و خصوصيّات جسمانى نيست؛ بلكه عامّ‏تر مطرح شده است.
سخن ما در اينجا اين است كه اگر مراد نظريّه از تنزيه پروردگار نفى تشبيه از ذات اقدسش به همان گستردگى است كه ما بيان نموديم و ظاهر عبارات نقل شده هم گوياى همان است، فهو المطلوب. بنابراين اختلافى از اين جهت وجود ندارد. امّا مشكل اين است كه برخى از عبارات ديگر در اين مقالات به معناى صحيح مورد بحث قابل تفسير نيستند. به عنوان مثال در توضيح عبارات نهج‏البلاغه (فمن وصف اللَّه سبحانه فقد قرنه) آمده است:
اين جملات صفاتى را كه در مخلوقات ديده مى‏شود، يعنى صفات جسمانى (همچون رنگ و ساير خصوصيّات) از خداى متعال نفى مى‏كند و به اوصافى كه در قرآن كريم آمده - مانند عليم و قدير - نظر ندارد. بلكه در حقيقت، مثل علم و قدرت از عنوان وصف خارج است (زيرا كه اين مفاهيم، حدود اشياء را تعيين نمى‏كند و متصوّر از وصف تعيين حدود است). ۳
در اينجا صرف‏نظر از عبارت مولا اميرالمؤمنين عليه السلام، بحث عامّ‏ترى مطرح شده

1.شماره ۴، ص ۴۹

2.فاطر (۳۵) / ۱۵

3.شماره ۵، ص ۱۳۱

صفحه از 138