بررسى پديده وحى و شبهات پيرامون آن‏ - صفحه 143

وقتى الفاظ و عبارات تورات و انجيل با الفاظ و عبارات قرآن مقايسه مى‏شود، اعجاز الفاظ قرآن كريم امرى انكارناشدنى است. البتّه بايد توجّه داشت كه معجزه پيامبرانى مثل حضرت موسى و حضرت عيسى، امورى غير از كتاب مقدّسشان بوده است.
نكته دوم اينكه: بر رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله دو نوع وحى شده است: يكى وحيهايى است كه از سنخ القاى معانى بوده است بر قلب مبارك نبىّ اكرم صلى اللَّه عليه و آله‏و آن حضرت اين معانى وحى شده را با الفاظ خود به زبان آورده‏اند كه از اين نوع وحى به وحى غيرقرآنى تعبير مى‏شود. به بيان مرحوم علامه عسكرى «وحى بيانى». آنچه ارتباط با تفاسير و تبيين آيات قرآنى دارد، ماهيّتاً از اين جنس است. در آيات قرآن كريم هم به اين نوع وحى اشاره شده است. در آيات سوره قيامت آمده است كه: (ثم إنّ علينا بيانه)۱
از سويى ديگر، برخى از آيات قرآن كريم پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله را اين‏گونه مورد خطاب قرار مى‏دهد كه: (و أنزل اللَّه عليك الكتاب لتبين للناس ما نزّل إليهم)۲ و شبيه به اين معانى در سوره جمعه آمده است: (يعلّمهم الكتاب و الحكمة)۳حكمتى كه خداوند در اين آيات به آن اشاره دارد، تجلّى‏اش در روايات و ارشاداتى است كه رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله آنها را بيان مى‏كند. هزاران حديثى كه از شيعه و سنّى نقل شده، از سنخ همان حكمتهاى الهى است. شايد اين حكمتها در شرايطى خاص، در اختيار افرادى غير از پيامبران هم قرار بگيرد؛ چنان‏كه قرآن كريم مى‏فرمايد: (يؤتي الحكمة من يشاء)۴
با توجّه به مطالب ذكر شده، مى‏توان بدين نتيجه دست يافت كه كسانى كه امروزه اين مطلب را ادّعا مى‏كنند كه قرآن كريم چيزى جز يك سرى معانى نيست كه بر قلب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نازل شده و آن معانى بر زبان پيامبر جارى شده و قالب عبارات بشرى را گرفته، چطور مى‏توانند بين كتاب و حكمت تمايز قائل شوند؟ بنابه تصريح

1.قيامت (۷۵) / ۱۹

2.نحل (۱۶) / ۴۴

3.جمعه (۶۲) / ۲

4.بقره (۲) / ۲۶۹

صفحه از 153