بررسى پديده وحى و شبهات پيرامون آن‏ - صفحه 144

آيات قرآن كريم، پيامبر از نزد خودش هيچ چيز نداشته است و همه را از خداوند آموخته است: (و علّمك ما لم تكن تعلم)۱. لذا وحى بر پيامبر اكرم به دو صورت بوده است: هم وحى بيانى و هم وحى رسالى؛ يعنى هم وحى به صورت فقط معانى و هم وحى به صورت الفاظ و معانى توأم.

سؤال:

لطفاً در خصوص معناى واژه وحى توضيح بفرمائيد:

آقاى دكتر ميرباقرى:

وحى داراى يك معناى كلّى است: «الإشارة السريعة»؛ يعنى يك امر سريع، تفهيم خفى، تفهيم رمزى كه انسان به كسى چيزى را بفهماند، ولى نه به صراحت. بعد از تعريف لغوى، بايد گفت كه وحى مصاديقى پيدا مى‏كند كه اين مصاديق متعدّد در قرآن 9 بار ذكر شده است. البتّه بيشترين كاربرد اين كلمه در همين وحى رسالت است. وحى رسالت حدود 70 بار در قرآن اشاره شده است. 8 مصداق ديگر كه در قرآن آمده، به هركدام 2 بار در قرآن اشاره شده است.
9 مصداق وحى كه در قرآن ذكر شده به اين شرح است كه: 5 مورد وحى خدا است، يك مورد وحى ملائكه است، يكى مصداق وحى الهى است، 2 مورد هم وحى شياطين را بيان مى‏كند.
- وحى خداوند به انسان به دو صورت است: وحى در زمينه شريعت و وحى در زمينه غيرشريعت؛ مثل وحى خداوند به مادر حضرت موسى عليه السلام: (فأوحينا إلى أمّ موسى أن أرضعيه، فاذا خفت عليه فألقيه في اليمّ و لاتخافي و لاتحزني إنّا رادّوه إليك و جاعلوه من المرسلين)۲
- در مرحله بعد، وحى خداوند به ملائكه است كه در شب جنگ بدر است كه: (و أوحى ربّك إلى الملائكة)۳
- در مرحله بعد، وحى به حيوانات است كه نمونه‏اى از آن را قرآن كريم ذكر

1.نساء (۴) / ۱۱۳

2.قصص (۲۸) / ۷

3.انفال (۸) / ۱۲

صفحه از 153