سؤال:
لطفاً نظرتان را در خصوص آيه (إنّا سنلقي عليك قولاً ثقيلاً) بفرماييد.
آقاى دكتر شاهرودى:
با توجّه به بحث مجاز، اگر پيام آيه را مجازاً تعبير به قول بكنيم باز هم دليلى بر نزول الفاظ قرآن نخواهد بود. قول ثقيل مىتواند يك پيام عرشى، يك وحى ثقيل باشد، نه صرفاً قول و الفاظ.
آقاى دكتر پهلوان:
بر فرض اينكه «قول ثقيل» به معناى الفاظ قرآن تلقّى نشود، شايسته است كه به معناى «قُل» توجّه شود كه در بسيارى از آيات قرآن كريم آمده است. «قُل» به معناى «بگو» است و خطاب مستقيم به رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله است. بايد توجّه داشت كه اصل بر حقيقت است، نه بر مجاز و نمىتوان گفت كه در عبارت «قول ثقيل» مجاز بهكار رفته است. مگر آنكه دليلى بر اين مدّعا دلالت نداشته باشد. يعنى در آيه نازل شده، لفظ «قل» آمده و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله عيناً همان لفظ «قل» را بهكار مىبرند. اگر فقط نزول معنا از جانب پروردگار بود و الفاظ از سوى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله جعل شده بود، ديگر لزومى نداشت كه رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله بفرمايند: «قل»؛ يعنى: حتّى تا كوچكترين عبارات قرآن عيناً وحى است و هيچگونه دخل و تصرّفى در آن صورت نگرفته است.
سؤال:
آيا پديده وحى مىتواند يك امر تجربى باشد؟ و آيا اين تجربه قابل بسط است؟
آقاى دكتر پهلوان:
وحى پديدهاى است كه همگان به اصل آن اعتقاد دارند و كسى اصل آن را منكر نيست. امّا در عين حال، پديدهاى است كه نمىتوان آن را ترسيم كرد؛ مثل ساير مدركات نيست كه بتوان آن را بازگو كرد؛ لذا در اين بحث محدوديّتهايى وجود دارد