بررسى پديده وحى و شبهات پيرامون آن‏ - صفحه 150

و بزرگان و دانشمندان و فلاسفه و عرفاء و اهل معرفت را به تأنّى واداشته است.
نكته قابل ذكر اينكه با توجّه به شواهد موجود، اطلاق كلمه تجربه بر وحى و تجربى دانستن آن ناصحيح است؛ زيرا خاصيّت علوم تجربى ابطال‏پذيرى است كه با تحقيق كردن و بررسى نمودن در آزمايشگاهها حاصل مى‏شود؛ حال آنكه در خصوص وحى چنين امكانى وجود ندارد. پس اگر امكان تجربه وجود نداشته باشد، امكان بسط آن نيز وجود ندارد و عبارت «بسط تجربه نبوى» عبارتى ناصحيح است.

سؤال:

با وجود همه مباحث مطرح‏شده، حال اين سؤال يش مى‏آيد كه نقش رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله‏در خصوص وحى چه بوده است؟

آقاى دكتر معارف:

با توجّه به اينكه رابط ميان ذهن افراد صرفاً الفاظ است نه چيز ديگرى، مى‏توان گفت كه در مورد قرآن نيز وضع چنين است؛ يعنى قرآنى كه در عالم بالاست، دليلى وجود ندارد كه از سنخ الفاظ باشد. علّامه طباطبايى مى‏فرمايند كه آيه (و إنّه في أمّ الكتاب لدينا لعليّ حكيم)۱ بر اين معنا دلالت دارد و وقتى كه قرار است در اختيار بشر قرار گيرد - چون بشر چيزى جز الفاظ و عبارات نمى‏شناسد - در قالبِ الفاظ نازل مى‏شود. در اينكه معانى بلند وحى در لباس الفاظ ريخته مى‏شود، ترديدى وجود ندارد. مسئله بر سر آن است كه فاعلِ اين كار چه كسى است؟ يعنى آيا اين خداوند است كه لباس الفاظ را بر تنِ معانى وحى مى‏پوشاند يا پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله عهده‏دارِ اين امر است؟ و چنان‏كه گفتيم، وقتى خداوند خود را فاعلِ اين امر مى‏داند، چه اصرارى است كه ما پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله را جاعل الفاظ قرآن بدانيم؟ خود خداوند مى‏فرمايد: (إنّا جعلناه قرآناً عربيّاً)۲
ضمناً بايد به دو نكته توجّه داشت؛ اوّل آنكه اين مباحث نبايد با مباحث توحيد

1.زخرف (۴۳) / ۴

2.زخرف (۴۳) / ۳

صفحه از 153