سوم اينكه در مصراع دوم بيت دوم «مِن» زايد است و صورت درست آن چنين است: «سوى ما جمعنا منه قيل و قالُ» كه «قالو» خوانده مىشود. چهارم اينكه در ترجمه مصراع دوم بيت اوّل آمده است: «... نهايت تلاش گمراهى است...» اين قرينه نشان مىدهد كه «العالَمين» درستتر است؛ يعنى نهايت تلاش همه مردم جهان است هيچ و بىفايده است و به قول حافظ: «جهان و كار جهان جمله هيچ در هيچ است».
5. صفحه 249، سطر 10، پاورقى: حديث امام صادق عليه السلام اينگونه نقل شده: «يا هشامُ اللَّهُ مشتقٌ مِن أَلِهٍ و الاَلِهَ يَقْتَضِي مألوهاً»؛ همانگونه كه در متن همين صفحه آمده صورت درست حديث چنين است: «... مشتقٌ من أَلِهَ و الْإِلهُ...»
صفحه 319، سطر 11: سخنى از خليفه دوم نقل شده است كه پايان آن چنين است: «... فإنّ لي شيطانٌ يَعتريني»؛ كه در پانوشت ترجمه شده است به: «زيرا در من شيطانى است.» ترجمه دقيقتر: «زيرا مرا شيطانى است كه بر من عارض مىشود (= به سراغ من مىآيد).»
صفحه 322، سطر 12: خود مؤلّف بزرگوار آيه را ترجمه كرده و نيازى به آوردن ترجمه آن در پانوشت نيست.
ذ) سرايندگان اشعار
مؤلّف بزرگوار در ميان مطالب خود گاهى به مناسبت كلام، اشعارى آورده است كه محشّى محترم به سراينده بعضى از آنها در پانوشت اشاره دارد. اينك برخى ابيات منبعيابى نشده:
1. صفحه 97، همه ابيات از بوستان سعدى است ۱جز بيت چهارم (= به ذاتش به جز وى كس آگاه نيست / در آن جايگه عقل را راه نيست) كه در نسخههاى معتبر بوستان ديده نمىشود.
2. ابيات صفحه 112 و 113 نيز از بوستان سعدى است. ۲