و دانشمندان علم بيان، همه، بر جواز ورود هر دو نوع مجاز، يعنى مجاز مفرد و مجاز مركّب، در كلام خدا و سخن رسول صلى اللَّه عليه و آله اجماع كردهاند و تنها بنا بر آنچه از ابوبكربن داوود اصفهانى حكايت شده، وى مخالف اين سخن بوده است. حجّت سخن علوى يمنى اين است كه عدم وجود مجاز در كتاب و سنّت، يا از حيث امكان عقلى است يا از حيث وقوع عينى. امّا امكان عقلى آن كه روشن است؛ قدرت الهى از انجام چنين فعلى، عاجز نيست. وى آياتى مانند: (وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ)۱ و (فَوَجَدا فِيها جِداراً يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقامَهُ)۲ را شواهد عينى وقوع مجاز در قرآن دانستهاست. ۳
3-1) برخى از ادلّه حديثى وقوع مجاز در قرآن
دانشمند شيعى، مرحوم سيّد عبداللَّه شبّر، درفصل اوّل الأصول الأصليّة، شمارى از روايات ائمّه عليهم السلام را نقل كرده و آنها را ادلّه روايى وجود مجاز در قرآن بر شمرده است. براى نمونه، در يكى از اين احاديث، امام سجّاد عليه السلام درباره لفظ «قرية» در آيه (و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة)۴ مىفرمايد: «و لقد أسمعكم اللَّه في كتابه ما فعل بالقوم الظالمين من أهل القرى قبلكم حيث قال: «و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة.» و إنّما عنى بالقرية أهلها حيث يقول: و أنشأنا بعدها قوماً آخرين.»۵
آنچه امام سجّاد عليه السلام فرموده، مطابق اصطلاح، ذكر محل و اراده حال است كه از اقسام مجاز مفرد به شمار مىرود. در حديثى ديگر، از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت شده كه ايشان درباره لفظ «نأتي» در آيه (أ و لم يروا أنّا نأتي الأرض ننقصها من أطرافها)۶ فرموده است: «يعنى بذلك ما يهلك من القرون؛ فسمّاه إتياناً»۷
در روايتى ديگر، علىّبن فضّال نقل مىكند كه پدرش از امام رضا عليه السلام از آيه (كلّا إنّهم عن ربّهم يومئذ لمحجوبون)۸ مىپرسد و امام عليه السلام پاسخ مىدهد: