ابن‏ تيميّه و انكار «مجاز» در قرآن‏ - صفحه 183

در واقع، ابن‏تيميّه در اينجا نيز مصادره به مطلوب كرده و «ذو إرادة» بودن جمادات را - كه محلّ نزاع است - مفروض گرفته است.۱

نتايج‏

1. تحليل استعمال واژگان در زبان، نشان مى‏دهد كه تقسيم‏بندى الفاظ به حقيقت و مجاز، صحيح است. نتيجه اين تحليل در آيات قرآن نيز مثبت است. از سوى ديگر، استعمال مجاز سبب فصاحت و بلاغت افزون‏تر كلام مى‏شود و اين نيز از سوى برخى دانشمندان، دليل ديگرى است بر استعمال مجاز در قرآن.
2. لفظ همواره در معناى موضوع له خود به كار مى‏رود. در «حقيقت» مراد جدّى متكلّم همان موضوع له است و در «مجاز» معناى موضوع له «معبرى» مى‏شود تا ذهن مخاطب از طريق آن، به معناى ديگرى كه مراد جدّى متكلّم است، گذر كند.
3. اهمّ اشكالات ابن‏تيميّه به تقسيم‏بندى الفاظ به حقيقت و مجاز، انكار «وضع» الفاظ براى معانى، بر اساس توافق جمعى عقلاست. نزد ابن‏تيميّه، اين تقسيم‏بندى آن گاه درست است كه لفظ، نخست، براى يك معنا وضع شود و پس از آن، گاهى در موضوع له خود و گاهى در غير موضوع له خود به كار رود و اين تنها بر اساس قول كسانى درست است كه لغات را زاده توافق جمعى مى‏دانند. امّا ابن‏تيميّه ظاهراً به پيروى از ابوالحسن اشعرى، منشأ زبان را نه «اصطلاح» بلكه «الهام» دانسته و زبان را امرى «توقيفى» خوانده است. ليكن توقيفى بودن زبان، اصل وجود «واضع» را انكار نمى‏كند؛ چرا كه دلالت لفظ بر معنا، نه دلالت عقلى يا طبعى، بلكه دلالتى «وضعى»

1.شنقيطى نيز در انكار مجاز بودن استعمال اراده براى ديوار در آيه شريفه، سخنانى دارد. وى در اين باره، به آيه «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» (اسراء (۱۷) / ۴۴) اشاره كرده و افزوده كه طبق اين آيه، جمادات خداوند را تسبيح مى‏كنند و اين تسبيح ناشى از اراده آنان است. (نك: طنطاوى، ج ۸، ص ۵۶۶-۵۶۷) ليكن با فرض اينكه تسبيح جمادات نه به زبان حال، بلكه به زبان قال باشد، معلوم نيست كه تسبيح جمادات تسبيحى اختيارى و مستند به اراده آنها باشد.

صفحه از 184