ايشان در باب ديگر از ابوابالهدى مىنويسد:
پس از آنكه دانستى عقل و علم و وجود و نيز حقايق مظلمالذّات، با شناخت حقيقت علم و عقل و وجود، بر محتواى دعوت قرآن و پبامبر صلى اللَّه عليه و آله شهادت مىدهند، پس [ بدان كه ]قرآن و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به لقا و وصال او - عزّ و جلّ - بشارت فرمود. پس عظيمترين حجّت و بزرگترين گواه بر آنچه قرآن و پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله بهسوى آن مىخوانند، [ خود] او - جلّت عظمته - است.
3. فطرى بودن شناخت پيامبر
بر پايه برخى روايات، خداى متعال در عوالم پيشين پس از معرّفى خويش به بندگان و اخذ ميثاق از آنان، انبيا و اوصيا را نيز به انسانها شناسانده و از آنها بر طاعت ايشان پيمان گرفته است. برهمين اساس مىتوان گفت كه معرفت پيامبران و حجّتهاى الهى نيز فطرى است. براى نمونه به چند روايت در اين زمينه اشاره مىشود:
اميرالمؤمنين عليه السلام در تفسير آيه ذرّ 1 مىفرمايند:
... فَأقَرُّوا لَهُ بِالطّاعَةِ وَ الرُّبُوبيّة وَ مَيَّزَ الرُّسُلَ وَ الْأنبياءَ وَ الأوصِياءَ وَ أمَرَ الخَلْقَ بِطاعَتِهمْ فَأقَرُّوا بِذَلِكَ فِى المِيثَاق. 2
پس، از براى خداوند به [ وجوب] اطاعت و ربوبيّت اقرار كردند و رسولان و پيامبران و اوصيا را جدا و متمايز ساخت و بندگان را به اطاعت از ايشان امر كرد و آنها در ميثاق به آن هم اقرار كردند.
امام صادق عليه السلام نيز در تفسير آيه شريفه (هَذَا نَذِيرٌ مِنَ النّذُر الأولَى) مىفرمايند:
إنَّ اللَّهتَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا ذَرَأ الْخَلْقَ فِى الذّرِّ الْأوَّل فَأقَامَهُمْ صُفُوفاً قُدَّامَهُ و بَعَثَ اللَّه مُحمَّداً صلى اللَّه عليه و آله فَآمَنَ بِهِ قَوْمٌ وَ أنْكَرَهُ قَوْمٌ فَقَالَ اللَّهِ: «هذا نَذيرٌ مِنَ النّذُر الأولَى» يَعْنِى بِهِ مُحَمّداً صلى اللَّه عليه و آله حَيْثُ دَعَاهُمْ إلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِى الذَّرِّ الْأوَّل.
1.اعراف (۷) / ۱۷۲
2.؟؟؟، خصائص الائمّة، ص ۸۸؛ حويزى، ج ۲، ص ۹۹