الانبياء صلى اللَّه عليه و آله تناسب تام داشته باشد، ايشان در اين باره مىفرمايد:
مقام سيادت و خاتميّت پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله اقتضا دارد كه تحدّى قرآن به علوم، حكمتها و معارف الهى آن باشد كه با يافتههاى همه اهل عالم [ يعنى الهيّاتى كه بشر با افكار و اوهام خود ساخته] مخالف است... پس واجب است كه تحدّى به يادآورى دين فطرى باشد كه براى همگان واضح است؛ دينى كه همه اديان [ غيرالهى] را باطل مىكند و با ادراك تمام افراد بشر مطابق است؛ حتّى اطفال مميّزى كه به نخستين مرتبه ادراك رسيدهاند، بدون اينكه به اقامه براهين فلسفى يا مكاشفات عرفانى نياز داشته باشند، تا اينكه همگان خدا را بيابند و او را به خود او بشناسند و وجدان كنند و اين چيزى است كه عقول را متحيّر مىسازد و بشر را از آوردن مثل آن عاجز مىكند.
چنان كه پيشتر بيان شد، وجدان و يافتن خداوند و آشنايى فطرى بشر با تعاليم رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از نظر مرحوم ميرزا مهدى اصفهانى، بهترين و تنها شاهد صدق كسى است كه مردم را به اين امور يادآورى مىكند و معارف قرآن - كه معجزه جاودان پيامبر خاتم صلى اللَّه عليه و آله است - چيزى جز تذكار به امور فطرى نيست.
نتيجه
با توجّه به مطالبى كه گفته شد، از نظر ميرزا مهدى اصفهانى راه شناخت پيامبر، منحصر در معرفت خداوند است. خداى متعال پيامبر رادر عوالم پيشين به بندگان شناسانده و آنها همچون معرفت پروردگار، به معرفت فرستادگان او نيز مفطورند. با اين حال، چون خود را به بندگانش شناسانده و عقل را - كه ذاتاً كاشف حسن و قبح است - به آنان عطا فرموده، تذكار پيامبر به اين امور، عين شهادت خداوند بر صدق دعوت رسول خويش و عين معرّفى او به بندگان است. معجزه پيامبر نيز چيزى جز يادآورى به اين امور نيست و با رسالت خاتم پيامبران صلى اللَّه عليه و آله تناسب تام دارد و آوردن چنين معجزهاى توسّط پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ، خود شاهدى ديگر است بر اين حقيقت كه معرّفى رسول، فعل خداونداست.