يدرى لعلّ الحديث من عندنا خرج و إلينا أسند، فيكون بذلك خارجاً من ولايتنا. 12
هان، به خدا قسم! محبوبترين اصحابم نزد من، متّقىترين، فقيهترين و رازدارترينِ ايشان در حديث ماست و بدترين و منفورترينِ آنها نزد من، كسى است كه چون حديثى را مىشنود كه منسوب به ماست و از ما روايت مىشود، بر آن انديشه نمىكند و آن را نمىپذيرد، قلبش از آن چركين مىشود، آن را انكار مىكند و به هر كس كه آن را مىپذيرد، كفر مىورزد، در حالى كه نمىداند شايد حديث از ما صادر شده و به ما مستند باشد. پس [ به واسطه ]اين انكار، از ولايت ما خارج مىشود.
از امام صادق عليه السلام نيز نقل شد است:
إن اللَّه تبارك و تعالى حصن عباده بآيتين من كتابه أن لا يقولوا حتّى يعلموا و لا يردّوا ما لم يعلموا، إنّ اللَّه تبارك و تعالى يقول: (أ لَمْ يُؤخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّه إلاَّ الْحَقَّ) 3 و قال: (بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ) 4. 56
همانا خداوند تبارك و تعالى بندگانش را با دو آيه از كتابش محافظت كرده است؛ اينكه تا نمىدانند نگويند و آنچه را نمىدانند رد نكنند. خداوند - تبارك و تعالى - مىفرمايد: (آيا از ايشان پيمان كتاب گرفته نشده است كه نسبت به خدا جز حق نگويند) و نيز فرمود: (بلكه آنچه را كه به آن آگاهى و احاطه نداشتند و حقيقت آن به آنها نرسيده بود تكذيب كردند.)
آنچه تا به حال به آن اشاره كرديم، مبيّن اين نكته بود كه اگر با حديثى كه منسوب به اهل بيت عليهم السلام است مواجه شديم و آن را نفهميديم و مضمون آن برايمان جديد
1.مجلسى، ج ۲، ص ۱۸۶، ح ۱۲
2.محقّق شايسته، سيّد محمّدجواد شبيرى، سند اين حديث را بسيار صحيح معرّفى مىكند. (كيهان فرهنگى، ش ۱۱، ص ۱۴)
3.الاعراف (۷) / ۱۶۹
4.يونس (۱۰) / ۳۹
5.مجلسى، ج ۲، ص ۱۸۶، ح ۱۳
6.ن.ر.ك. بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۱۳، ح ۲ و ۳.