امتياز معنوى بر ديگران ندارد، امرى ناموجّه و غيرمعقول است. بنابراين، پيامبران الهى چه به لحاظ عظمت شأن نبوّت و چه ازجهت مهيّا ساختن زمينههاى پذيرش دعوت خويش، بايد شايستگيها و امتيازات ويژهاى داشته باشند. ۱ در نظام حكمت صدرايى نيز نبى كسى است كه در جميع مقامات و كمالات اوّليّه و ثانويّه، به مقام كمال و جامعيّت رسيده است، و براساس همين خصايص است كه او به مرتبه خلافت الهى نايل مىشود و استحقاق آن را دارد كه رياست خلق را بر عهده گيرد.
يكى از مهمترين امتيازات پيامبران، بهرهمندى آنان از وحى و ادراك وحيانى است كه از طريق آن بر حقايق و معارف دينى واقف مىشوند، بدون آنكه در اين دريافت، دچار خطا يا ترديدى شوند. همچنين با توجّه به تجرّد و روحانيّت نفس آدمى و قوّت نفسانى و كمال روحانى پيامبران، امكان ارتباط وحيانى ايشان با ماوراى طبيعت آشكار مىشود.
به اعتقاد صدرا، پيغمبر از جهت الهام از طرف خداوند، در بخش نظرى شخصى كامل است:۲
و چون رسالت، او را حاصل گردد در قوّه نفسانى نيز كمال مىيابد و چون داراى شريعت و عزم (اولىالعزم) شود جامع تمامى كمالات مىشود و گويى خدايى انساننما مىشود كه اطاعتش بعد از اطاعت خداوند واجب است. پس در او بهعنوان انسان كامل كه جامع كمالات انسانى است، سه معجزه موجود است: نخست خاصّيّتى در قوّه نفس عملى است كه در هيولاى عالم اثر مىگذارد، صورتى
1.سعيدى مهر، ج ۲، ص ۵۹
2.ملاصدرا معتقد است، دستيابى به معارف الهى جز از راه وحى و الهام ممكن نيست و آگاهان از احوال مبدأ و معاد در مرتبه نخست، پيامبران و اوليا عليهم السلام هستند و آگاهى آنان از راه وحى و الهام است و ساير مردم كه به وحى و الهام دسترسى ندارند واجب است كه در جستجوى رسولان باشند؛ چون اينان آموزگاران مردم به دستور الهى و تبليغ كنندگان [ احكام و معارف] از جانب خداوند هستند. (ملّاصدرا، شرح الاصول الكافى، ج ۵، ص ۲۰)