فلسفه نبوّت و جايگاه آن در باور ملّاصدرا - صفحه 74

را زايل و صورتى ديگر ايجاد مى‏كند؛ مثلاً در دگرگونى هوا، بر ابر اثر مى‏گذارد و بارانى چون طوفان يا به‏مقدار نياز پديد مى‏آيد، يا در دگرگونى آتش، بر سردى و سلامت يا آنچه مربوط به اين دو امر است اثر مى‏گذارد.
دوم آنچه ناشى از قوّه خيال است و آن اينكه نفس خيالى او در بيدارى، به عالم غيب صورى يعنى وحى اتّصال پيدا مى‏كند يا آنكه در رؤياى صادقه آواى سروش غيبى را مى‏شنود، هرچند شخص را مشاهده نمى‏كند يا در خواب، صورت آنچه خداوند از علوم و معانى در لباس كلمات و حروف و صداها به وى الهام مى‏كند مى‏بيند و مى‏شنود.
سومين معجزه كه برترينِ ويژگيهاى نبوّت و اشرف آنهاست، كمال قوّه نظرى و عقل نظرى است؛ يعنى جوهر عقل، صفايى مى‏يابد كه اتّصالش به عقل فعّال كه قلم اعلى و معلّم شديدالقوى نيز ناميده شده و همان افاضه‏كننده علوم به‏فرمان الهى بر دفترهاى نفوس عقلى است، بسيار شديد مى‏شود، به‏طورى كه علوم و معارف را بدون واسطه معلّم بشرى و در زمانى كوتاه دريافت مى‏كند؛ زيرا كه نفوس انبيا و اوليا در فراست و شدّت تيزهوشى و فهم و سرعت انتقال به‏حدّى است كه ذهنشان در اندك زمانى و بدون آموختن بشرى از معلومى به معلوم ديگر و همچنين تا آخر معلومات به‏سرعت انتقال مى‏يابد و اين، همان معجزه يا كرامت است. ۱
به‏بيانى ديگر، اجزاى خصوصيّات سه‏گانه پيامبر به‏عنوان انسان كامل، عبارت‏اند از: طبيعت، نفس و عقل كه بدان روح نيز گويند و هركدام از عالمى است غير عالم ديگرى و هر يك از آنها را نقصى و كمالى است و كم انسانى است كه در تمامى آنها كامل باشد. پس كمال روح كه همان عقل نظرى است به‏واسطه علم به حقايق و امور الهى است و كمال نفس كه همان قوّه خيال است به‏واسطه استقرار و جايگزينى صورتهاى جزئى است و كمال طبيعت عبارت از تصرّف در مواد

1.ملّاصدرا، شرح الاصول الكافى، ج ۵، ص ۸۶ -۸۹

صفحه از 84