مختلف خوردنيها را مشاهده مىكند و چون از آنها مىخورد و مىچشد بر معانى پنهان آنها آگاهى مىيابد. رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: رأيت أنّى أشرب اللّبن حتّى خرج الرّى من أظفارى؛ «در خواب ديدم كه شير مىآشامم بهطورى كه آب زيادى از زير ناخنهايم خارج شد و مىتوان آن را تأويل به علم كرد.»
و امّا كشف معنوى كه از صور حقايق نيز مجرّد است از تجلّيّات اسم «العليم» و «الحكيم» حاصل مىشود و آن عبارت از ظهور معانى عقلى و حقايق غيبى است كه آن را نيز مراتبى است: نخست ظهور معانى در نيروى انديشه كه نور قدسى ناميده مىشود و حدس از تابشهاى انوار اوست كه پايينترين مراتب كشف معنوى است سپس در مرتبه قلب است و الهام ناميده مىشود، البتّه اگر كشفشده، معنايى از معانى باشد، ولى اگر حقيقتى از حقايق يا روحى از ارواح باشد، مشاهده قلبى ناميده مىشود و او به ذات خود از خداوند عليم مىگيرد و بر آنچه در پايين مرتبه خود است از قلب و قوّه روحانى و جسمانى، افاضه مىنمايد. سپس در مرتبه سرّ است و بعد در مرتبه خفىّ بهحسب دو مقامش كه اشاره بدان غيرممكن و تعبير از آن غيرمقدور است. ۱
كاملاً واضح است كه ملاصدرا وحى را از نوع كشف صورى و الهام را از نوع كشف معنوى مىداند و در فرق بين الهام و وحى مىنويسد:
الهام از جانب حقتعالى بدون واسطه فرشته و وحى بهواسطه فرشته حاصل مىآيد و بدين جهت است كه احاديث قدسى را وحى قرآن نمىنامند، اگرچه كلام خداوند است. همچنين وحى، بهسبب ديدن فرشته و شنيدن سخنش حاصل مىآيد و آن از نوع كشف صورى است كه خود متضمّن كشف معنوى است، و الهام فقط از نوع كشف معنوى است. علاوه بر آن، وحى از خواصّ رسالت است و متعلّق به ظواهر، و الهام از خواصّ ولايت مىباشد. همچنين وحى مشروط به تبليغ است، چنانكه در بيان الهى آمده:
1.ملّاصدرا، شرح الاصول الكافى، ج ۵، ص ۱۰۳- ۱۰۵