فلسفه نبوّت و جايگاه آن در باور ملّاصدرا - صفحه 82

بود و پيش از آنكه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به صفت رسالت متّصف شود رسالت از جانب خداوند در باطن و سرّ براى او آمده بود و جبرئيل عيانى و محسوس، همراه با كلام منزل الهى كه شنيده مى‏شد، از جانب خداوند بلندمرتبه بر او فرود مى‏آمد و هنگامى جبرئيل از جانب خداوند با رسالت بر او فرود آمد كه براى پيغمبران كاملى چون حضرت ابراهيم عليه السلام فرود نيامده بود، يعنى از رؤياهاى صادق و نشانه‏هاى پى‏درپى به حقايق علوم و وحى به امور غيبى. خلاصه آنكه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله ، باطن و سرّش، پيش از آنكه صفت باطن او به ظاهر سرايت كند كامل شده بود و قالب (بدن) به صفت قلب (روح) درآمده بود و از آن حكايت مى‏كرد. اوّلى (متّصف شدن ذات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به صفت نبوّت، پيش از آمدن وحى) نهايت سفر الى اللَّه است و دومى (فرود آمدن جبرئيل از جانب خداوند با رسالت بر او) نهايت سفر من الحقّ بالحقّ الى الخلق است. ۱
ملّاصدرا، يكى ديگر از برتريهاى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله را در برابر ديگر پيغمبران، معجزه جاويد ايشان، يعنى قرآن كريم مى‏داند؛ زيرا خداوند حقايق قرآن و انوار آن را به‏حقيقت بر قلب ايشان نازل كرده، به‏طورى كه تجلّى سرّ و روح وى نموده است؛ نه مانند ديگر كتب آسمانى كه به‏صورت الفاظ نوشته‏شده بر سطح سنگ‏ها درآمده بود كه هر خواننده سريانى يا عبرانى بتواند بخواند؛ چنان‏كه در بيان الهى آمده است: (نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ)۲، (نَزَّلَ عَلى‏ قَلْبِكَ)۳، و خداوند نور كلام را كه همان حقيقت قرآن است بر قلب هر كس از بندگانش كه بخواهد متجلّى مى‏كند. ۴ و هر كس قرآن را به اين صورت آموخت از جانب خداوند، فضلى بزرگ به او عطا شده است؛ چنان‏كه بعد از منّت گذاشتن بر بندگانش به فرستادن رسول و تعليم كتاب و حكمت توسّط رسول به مردم، مى‏فرمايد: (وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ)۵، (ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُوالْفَضْلِ العَظِيمِ)۶ و نيز به حبيبش پس از تعظيم او

1.ملّاصدرا، شرح الاصول الكافى، ج ۵، ص ۹۷- ۹۸

2.آل عمران (۳) / ۳

3.بقره (۲) / ۹۷

4.مطابق آيه ۵۲ سوره شورى‏

5.جمعه (۶۲) / ۲

6.جمعه (۶۲) / ۴

صفحه از 84