رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها) 1؛ آرامش براى پيامبر و فردى كه همراه او بود و مجدّداً يارى لشكريان نامرئى و اين سكينه هنگامى است كه خداوند رسولش را يارى كرد: (إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها) 2؛ آرامش مؤمنان در حقيقت فزونى در ايمان است: (هُوَ الَّذى أَنْزَلَ السَّكينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً مَعَ إيمانِهِمْ) 3؛ بيعت با رهبرى خشنودى خدا و آرامش مؤمنان را به همراه دارد: (لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما في قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكينَةَ عَلَيْهِمْ) 4.
پس سكينت، از جنود خداى تعالى است.
طبق آيه مورد بحث، كافران «حميّت»5 در دل راه دادند. خدا هم در مقابل سكينت را بر رسول و بر مؤمنين نازل كرد و درنتيجه، آرامش دل يافتند و خشم و شجاعت دشمن، آنها را سست نكرد و برعكس، از خود سكينت و وقار نشان دادند. كلمه تقوا، همان كلمه توحيد و همان سكينت است.
منظور از سكينت، روح ايمان است كه همواره آدمى را امر به تقوا مىكند 6 و سكينت، همراه با افزون شدن ايمان بر ايمان 7 و نيز ملازم با كلمه تقواست، كه قلب آدمى را به پرهيز از محرّمات الهى وامىدارد.
خداى تعالى در قرآن، سكينت را به خود نسبت مىدهد و آن هم بهگونهاى كه از آن نوعى اختصاص فهميده مىشود. درباره سكينت هم مىفرمايد: (أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ) خداوند سكينت خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل كرد.8
1.توبه (۹) / ۲۶
2.توبه (۹) / ۴۰
3.فتح (۴۸) / ۴
4.فتح (۴۸) / ۱۸
5.به حالت خشم و همچنين نخوت و «تعصّب خشمآلود»، «حميّت» مىگويند. (راغب اصفهانى، ج ۱۸، ص ۴۲۶)
6.طباطبايى، الميزان فى تفسيرالقرآن، ج ۱۸، ص ۴۳۳
7.مراغى، ج ۱۰، ص ۸۷
8.ابوالفتوح رازى، ج ۹، ص ۲۰۷