اطاعت از خاتم پيامبران در قرآن كريم‏ - صفحه 87

اصول قوانين و تشريع الهى است، در حالى كه اطاعت رسول تفسيرها و مسائل اجرايى را دربرمى‏گيرد. بنابراين، يكى اصل و ديگرى فرع آن است.
رسول، موظّف به رساندن پيام حق است و كسانى كه از آن روى برگردانند بعداً سروكار شان با خداست و اين تعبير تهديد جدّى است از آن جهت كه قطعىّ‏الصّدور است و سربسته و مبهم است از آن جهت كه معلوم نيست كه سرپيچى‏كننده، به عذاب دنيوى يا اخروى دچار خواهد شد.
اطاعت مى‏تواند معيارى براى سنجش ايمان شناخته شود: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ لَا تُبْطِلُواْ أَعْمَالَكُمْ)۱اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد؛ خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [ او نيز] اطاعت نماييد و كرده‏هاى خود را تباه مكنيد.
آيه مؤمنان را به حفظ و محكم كردن ايمان به‏واسطه اطاعت از خدا و رسولش دعوت مى‏كند. ۲
طبق سياق آيات، مفهوم اطاعت خدا به‏حسب مورد، در احكام مربوط به جهاد است و مراد از اطاعت رسول، اطاعت او در هر دستورى است كه مأمور به آن و ابلاغ آن شده است و نيز هر دستورى كه آن را به ولايتى كه در آن داشته، صادر كرده است و روى گرداندن از دستورات و باطل كردن احكام، تخلّف از حكم جهاد است، آن‏طور كه منافقان و مرتدّان تخلّف كردند.
اصول و فروع اسلام، چنان به هم وابسته است كه اطاعت نكردن و روى گرداندن از رسول، موجب بطلان اعمال است. در آيه‏اى ديگر صدقه دادن با منّت و آزار دادن هم، عاملى براى تباهى و نابودى اعمال است: (لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى)۳ در اين آيه، حكمى از اصول، در مقابل حكمى از اخلاق و فروع قرار دارد.
همان‏طور كه در ابلاغ رسالت، هدايت است در اطاعت نيز هدايت است كه اين

1.محمّد (۴۷) / ۳۳

2.خطيب عبدالكريم، ج ۱۳، ص ۳۷۴۳

3.بقره (۲) / ۲۶۴

صفحه از 102