نسبت عقل و شرع
جلال برنجيان۱
چكيده: نسبت عقل و شرع براساس ديدگاههاى آيةاللَّه ميرزا مهدى اصفهانى (1303- 1365 قمرى) موضوع اين گفتار است. ميرزاى اصفهانى عقل را نورى مىداند كه خداوند به انسانها مىبخشد و حجّت خود بر آنها قرار مىدهد، حجّيّت تمام حجّتهاى ديگر به عقل برمىگردد. البتّه احكام شرعى براساس كسر و جبر مصالح و مفاسد، تشريع مىشود. و اين تشريع - به حكم عقل - فقط كار خداوند حكيم است.
كليد واژهها: عقل / شرع / اصفهانى، ميرزامهدى / حجّتهاى خدا.
سؤال ديرينهاى مطرح است كه همواره ذهن گروهى از مردم را به خود مشغول داشته و در زمانهاى مختلف با رنگ و لعاب تازهاى جلوهگرى كرده است و آن نسبت ميان عقل و شرع مىباشد.
«آيا تنها چيزهايى را در شريعت بايد پذيرفت كه با عقل مطابق است؟»
گروهى از معاصران پا را فراتر نهاده و گفتهاند: «حوزه قوانين اجتماعى در عصر
1.دكتراى تاريخ و تمدّن اسلامى، پژوهشگر.