اذان - صفحه 13

۴.امام باقر عليه السلام :پيامبر خدا ، در شبى كه به آسمان برده شد ، به بيت المعمور ۱ رسيد و وقت نماز شد . در اين هنگام ، جبرئيل عليه السلام اذان و اقامه گفت . سپس پيامبر خدا جلو ايستاد و فرشتگان و پيامبران ، پشت سر محمّد صلى الله عليه و آله [براى نماز] صف كشيدند.

۵.تهذيب الأحكامـ به نقل از زراره ـ :امام باقر عليه السلام فرمود : «پيامبر خدا ، در شبى كه به معراج برده شد ، چون به بيت المعمور رسيد ، وقت نماز شد . پس ، جبرئيل عليه السلام اذان و اقامه گفت . سپس پيامبر خدا جلو ايستاد و فرشتگان و پيامبران ، پشت سر پيامبر خدا صف كشيدند» .
به امام عليه السلام گفتيم : چگونه اذان گفت؟
فرمود : «اللّه أكبر ، اللّه أكبر . أشهد أن لا إله إلّا اللّه ، أشهد أن لا إله إلّا اللّه . أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه ، أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه . حىَّ على الصلاة ، حىَّ على الصلاة . حىَّ على الفلاح ، حىَّ على الفلاح . حىَّ على خير العمل ، حىَّ على خير العمل . اللّه أكبر ، اللّه أكبر . لا إله إلّا اللّه ، لا إله إلّا اللّه .
اقامه نيز به همين سان ، با اين تفاوت كه در اقامه ، بين حىَّ على خير العمل ، حىَّ على خير العمل و اللّه أكبر ، اللّه أكبر ، جمله قد قامت الصلاة ، قد قامت الصلاة هست.
پس پيامبر خدا، بلال را مأمور گفتن اذان كرد و از آن پس ، بلال ، تا زمانى كه پيامبر خدا رحلت كرد ، اين اذان را مى گفت» .

۶.امام صادق عليه السلام :چون پيامبر خدا به معراج برده شد و وقت نماز فرا رسيد ، جبرئيل عليه السلام اذان گفت . چون گفت : «اللّه أكبر ، اللّه أكبر» ، فرشتگان گفتند : اللّه أكبر ، اللّه أكبر .
چون گفت : «أشهد أن لا إله إلّا اللّه » ، فرشتگان گفتند : شريكان را كنار زد.
چون گفت : «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه » ، فرشتگان گفتند : [همان] پيامبرى كه برانگيخته شد.
چون گفت : «حىَّ على الصلاة» ، فرشتگان گفتند : به عبادت پروردگارش ترغيب كرد.
چون گفت : «حىَّ على الفلاح» ، فرشتگان گفتند : كسى كه از او پيروى كرد ، رستگار شد .

1.در تفاسير آمده است كه بيت المعمور ، خانه اى است در آسمان كه درست در بالاى كعبه ، قرار دارد و روزى هفتاد هزار فرشته وارد آن مى شوند و از آن خارج مى گردند و ديگر به سوى آن باز نمى آيند (تاج العروس : ج ۷ ص۲۶۶ مادّه «عمر») . معمور ، به معناى مسكونى (داراى جمعيّت) است و آبادانى اش به انبوه فرشتگانى است كه به آن رفت و آمد دارند (مجمع البحرين : ج ۲ ص۱۲۶۹ مادّه «عمر») .

صفحه از 169