امامت - صفحه 3

درآمد

امامت، در لغت

امامت، مصدر است از ريشه «أُمّ» 1 به معناى اصل و اساس ، يا از ريشه «أَمّ» 2 به معناى قصد و آهنگ، يا از ريشه «إِمّ» به معناى چيزى كه مورد اقتدا و پيروى قرار گيرد .
در صورت اوّل ، «اِمام» به معناى اصل و اساس جامعه است و در صورت دوم ، به معناى كسى است كه جامعه در امور خود ، آهنگ او دارد و در صورت سوم ، به معناى پيشرو و مقتداى جامعه است . ظاهرا خليل بن احمد فراهيدى و احمد بن فارس و شمارى ديگر از لغت شناسان، 3 معناى سوم را پذيرفته اند . ابن فارس مى گويد :
الإِمامُ ، كُلُّ مَنِ اقتُدِىَ بِهِ وَ قُدِّمَ فِى الاُمورِ ، وَ النَّبِىُّ إمامُ الأَئِمَّةِ ، وَ الخَليفَةُ إمامُ الرَّعِيَّةِ ، وَ القُرآنُ إمامُ المُسلِمينَ . 4
امام ، هر كسى است كه از او پيروى شود و در كارها ، جلودار باشد . پيامبر صلى الله عليه و آله ،

1.ر . ك : ترتيب كتاب العين : ص ۵۴ ، الصحاح : ج ۵ ص ۱۸۶۳ مادّه «أمم» .

2.ر . ك : الصحاح : ج ۵ ص ۱۸۶۵ ، ترتيب كتاب العين : ص ۵۵ .

3.ر . ك : ترتيب كتاب العين : ص ۵۵ ، معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۲۸ ، صحاح : ج ۵ ص ۱۸۶۵ ، المصباح المنير : ص ۲۳ .

4.معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۲۸ .

صفحه از 327