اهل بيت عليهم السلام - صفحه 205

۱۹۷.الأمالى ، طوسىـ به نقل از معاوية بن وهب ـ :نزد امام صادق عليه السلام نشسته بودم كه پيرمردى كه از پيرى خميده شده بود، وارد شد و گفت: سلام و رحمت و بركات خداوند ، بر تو باد!
امام صادق عليه السلام فرمود: «سلام و رحمت و بركات خدا بر تو، اى پير! نزديك من آى».
او نزديك امام عليه السلام آمد و دست ايشان را بوسيد و گريست. امام صادق عليه السلام به او فرمود: «چرا گريه مى كنى ، اى پير؟».
گفت: اى پسر پيامبر خدا! حدود صد سال است كه به اميد شما نشسته ام، و با خود مى گويم: امسال، اين ماه ، و امروز؛ امّا خبرى نمى شود. حال ملامتم مى كنيد كه مى گريم؟
امام صادق عليه السلام گريست و سپس فرمود: «اى پير! اگر مرگت به تأخير افتد ، تو با ما هستى، و اگر در آن تعجيل شود ، روز قيامت با ثِقل پيامبر خدا هستى».
پيرمرد گفت: اى پسر پيامبر خدا! اكنون ديگر مرا باكى نيست كه به آرزويم نرسم.
امام صادق عليه السلام به او فرمود: «اى پير! پيامبر خدا فرمود: من دو چيز گران سنگ در ميان شما باقى مى گذارم كه تا وقتى كه به آن دو چنگ زنيد ، هرگز گم راه نخواهيد شد: كتاب آسمانىِ خدا، و عترتم اهل بيتم . تو در روز قيامت ، با ما هستى».

۱۹۸.معانى الأخبارـ به نقل از ابو بصير ـ :به امام صادق عليه السلام گفتم: آل محمّد ، چه كسانى اند؟
فرمود: «ذريّه او».
گفتم: اهل بيت او، چه كسانى اند؟
فرمود: «امامان وصى».
گفتم: عترت او ، چه كسانى اند؟
فرمود: «اصحاب كسا».
گفتم: امّت او ، چه كسانى اند؟
فرمود: «مؤمنانى كه آنچه را پيامبر خدا از جانب خداوند عز و جل آورده ، تصديق كنند و به دو گران سنگى كه فرمان دارند به آنها چنگ زنند ، چنگ در زنند: يعنى به كتاب خداوند عز و جل و عترت و اهل بيت او؛ همانان كه خداوند ، پليدى را از ايشان زدوده و پاكِ پاكشان گردانيده است. اين دو ، جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان امّت اويند».

صفحه از 343