اهل بيت عليهم السلام - صفحه 225

۲۲۰.مسند زيدـ به نقل از امام زين العابدين عليه السلام ، از پدرش ، از امام على عليه السلام ـ :چون بيمارى پيامبر خدا شدّت يافت، در حالى كه اتاق، آكنده از جمعيت بود، فرمود: «حسن و حسين را برايم صدا بزنيد».
من آن دو را صدا زدم. پيامبر صلى الله عليه و آله شروع به بوسيدن آن دو كرد تا آن كه از هوش رفت. من آنان را از روى صورت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بلند كردم. پيامبر خدا چشمانش را گشود و فرمود: «بگذارشان تا از من لذّت ببرند و من از آنان لذّت ببرم؛ زيرا به زودى پس از من ، به اين دو ، ستم خواهد رسيد».
سپس فرمود: «اى مردم! من در ميان شما كتاب خدا و سنّتم و عترتم ، [يعنى] اهل بيتم را جانشين خود قرار مى دهم. پس كسى كه كتاب خدا را وا نهد ، همچون كسى است كه سنّت مرا وا نهاده باشد و كسى كه سنّت مرا وا نهد ، چنان است كه عترت مرا وا نهاده باشد. بدانيد كه اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا آن كه در كنار حوض ، ملاقاتشان كنم».

د ـ معناى «عترت» در حديث ثقلين

۲۲۱.امام حسين عليه السلام :از امير مؤمنان ـ كه درودهاى خداوند بر او باد ـ در باره اين سخن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه: «من در ميان شما ، دو چيز گران سنگ بر جاى مى گذارم: كتاب خدا و عترتم» سؤال شد: عترت ، كيان اند؟
فرمود: «من و حسن و حسين و نُه امام از نسل حسين كه نهمين آنان ، مهدى و قائم ايشان است. نه اينان از كتاب خدا جدا مى شوند و نه كتاب خدا از ايشان، تا آن كه بر پيامبر خدا در كنار حوضش وارد شوند».

صفحه از 343