اهل بيت عليهم السلام - صفحه 57

۳۴.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از سعد ـ :بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وحى نازل شد و ايشان على و فاطمه و دو فرزند آنها عليهم السلام را زير جامه خود گرفت و فرمود : «بار خدايا! اينان ، خاندان و اهل بيت من اند» .

۳۵.الأمالى، طوسىـ به نقل از ابن عبّاس ـ :همراه معاويه بودم و او در منطقه ذو طوى فرود آمده بود . سعد بن ابى وقّاص نزد او آمد و سلام كرد . معاويه گفت : اى اهل شام! اين، سعد بن ابى وقّاص است و دوست على است .
پس مردم سر خود را به زير افكندند و به على عليه السلام دشنام دادند. سعد گريست . معاويه به او گفت : چه چيزى تو را به گريه وا داشت؟
گفت : و چرا نگريم براى مردى از اصحاب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه نزد تو بدو دشنام داده مى شود و من هم نمى توانم از آن جلوگيرى كنم ؟! در على ويژگى هايى هست كه اگر يكى از آنها در من مى بود ، براى من از دنيا و هر آنچه در آن است، محبوب تر بود ... [و يكى يكى ، آنها را برشمرد، تا آن كه گفت :] پنجم . اين آيه: «خداوند، خواسته است پليدى را تنها از شما اهل بيت بزدايد و شما را كاملاً پاكيزه گرداند» نازل شد و پيامبر صلى الله عليه و آله ، على و حسن و حسين و فاطمه را فرا خواند و فرمود : «خدايا! اينان ، خاندان من اند . پس هر گونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان» .

۳۶.صحيح مسلمـ به نقل از سعد بن ابى وقّاص ـ :معاوية بن ابى سفيان ، به سعد گفت : چه چيزى مانع تو مى شود كه به ابو تراب دشنام دهى؟
سعد گفت : هان! تا وقتى كه سه خصلت را كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در باره او فرمود به خاطر مى آورم ، هرگز على را دشنام نخواهم داد ؛ خصلت هايى كه اگر يكى از آنها در من مى بود ، از اشتران سرخ موى براى من محبوب تر مى بود... . چون اين آيه : «پس بگو: بياييد فرا بخوانيم فرزندانمان را و فرزندانتان را» نازل شد ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را فرا خواند و فرمود : «خدايا! اينان ، خاندان من اند» .

صفحه از 343