اهل بیت علیهم السلام 2 - صفحه 335

۸۵۶.امام باقر عليه السلام :چون پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در گذشت ، خاندان محمّد صلى الله عليه و آله [از شدّت تأثّر و اندوه]، طولانى ترين شب را گذراندند... . در چنان حال و هوايى، ناگهان يكى بر آنان وارد شد كه خودش را نمى ديدند ؛ امّا سخنش را مى شنيدند . او گفت : درود و رحمت و بركات خدا بر شما اهل بيت باد ... ! شماييد آن امانتِ سپرده شده . دوستى شما [بر مردم ]واجب است و اطاعت از شما فريضه .

۸۵۷.الكافىـ به نقل از اسماعيل بن عبد الخالق ـ :شنيدم امام صادق عليه السلام به ابو جعفرِ احول مى فرمايد ـ و من هم مى شنيدم ـ كه : «به بصره هم رفتى؟».
گفت : آرى .
فرمود : «استقبال مردم از اين قضيّه (امامت و ولايت) را چگونه ديدى؟».
گفت : به خدا سوگند كه شمارِ چنين كسانى، اندك است . كارهايى كرده اند ؛ امّا اندك است .
فرمود : «بر تو باد نوجوانان ؛ زيرا اين گروه ، بيشتر به سوى كارهاى خوب مى شتابند» و سپس فرمود : «مردم بصره در باره اين آيه : «بگو : من به ازاى اين از شما مزدى نمى خواهم ، مگر دوستى با خويشاوندان» ؟» . چه مى گويند.
گفتم : فدايت شوم! آنها مى گويند : اين آيه در باره نزديكان پيامبر خداست .
فرمود : «اشتباه مى كنند . اين آيه در خصوص ما اهل بيت نازل شده است ؛ در باره على و فاطمه و حسن و حسين ؛ يعنى : اصحاب كسا عليهم السلام » .

۸۵۸.امام صادق عليه السلام :گاه انسان به كسى مهر مى ورزد ؛ امّا فرزند او را دشمن مى دارد ؛ ليكن خداوند عز و جل جز اين نخواست كه مهروَرزى به ما را واجب گرداند كه عدّه اى آن را گرفتند و عدّه اى رهايش كردند ؛ فرموده است : «بگو : من به ازاى اين از شما مزدى نمى خواهم ، مگر دوستى با خويشاوندان» .

صفحه از 533