اهل بیت علیهم السلام 3 - صفحه 11

۱۲۱۷.نهج البلاغة:امام على عليه السلام فرمود: «دنيا پس از چموشى هايش دوباره به ما روى خواهد كرد و مهربان خواهد شد ، آن گونه كه ماده شتر بدخوى ، با بچّه خود، مهربان مى شود» و به دنبال آن، اين آيه را قرائت نمود : «و مى خواهيم بر كسانى كه در زمين ، فرودست نگه داشته شده اند ، منّت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] قرار دهيم و ايشان را وارث [زمين ]كنيم» .

۱۲۱۸.امام على عليه السلامـ در باره آيه :«و مى خواهيم بر كسانى كه در زمين ، فرودست نگه داشته شده اند ، منّت نهيم و آنان را پيشوايان قرار دهيم و ايشان را وارث [زمين ]كنيم»ـ :آنان (مستضعفان) ، خاندان محمّدند . پس از آن كه سختى ها كشيدند ، خداوند، مهدى آنان را مى فرستد و ايشان را عزّت مى بخشد و دشمنشان را خوار مى گرداند .

۱۲۱۹.الأمالى، طوسىـ به نقل از محمّد بن سيرين ـ :از چندين نفر از مشايخ بصره شنيدم كه گفتند : على بن ابى طالب عليه السلام پس از جنگ جمل، ناخوش گرديد و نتوانست در نماز جمعه شركت كند . از اين رو به فرزندش حسن عليه السلام فرمود : «فرزندم! تو برو و نماز جمعه را با مردم بخوان» .
حسن عليه السلام به مسجد آمد و منبر رفت و خدا را حمد و ثناى نمود و شهادتين گفت و بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درود فرستاد و فرمود : «اى مردم! خداوند ، نبوّت را در ميان ما قرار داد و ما را بر خَلق خويش برگزيد و مقدّم داشت و كتاب و وحى خود را بر ما فرو فرستاد . به خدا سوگند كه هر كس چيزى از حقّ ما را كم گزارد ، خداوند در دنيا و آخرت از حقّ او مى كاهد و هيچ دولتى ضدّ ما نيست ، مگر اين كه عاقبت، از آنِ ما خواهد بود «و قطعاً پس از چندى، خبر آن را خواهيد دانست» .
سپس نماز جمعه را با مردم خواند . سخنان او به گوش پدرش رسيد . چون نزد پدر خود باز گشت ، على به او نگاهى كرد و بى اختيار ، اشك هايش بر گونه هايش جارى شد و از حسن خواست كه به او نزديك شود و ميان چشمانش را بوسيد و فرمود : «پدر و مادرم، فدايت! «فرزندانى كه بعضى از آنان، از نسل برخى ديگرند و خداوند ، شنوا و داناست» .

صفحه از 116