اشک ریختن (بکاء) - صفحه 143

۲۲۷.امام حسين عليه السلام :پيامبر صلى الله عليه و آله هنگامى كه در قرائتش به آيه : «پس چگونه است [ حالشان ]آن گاه كه از هر امّتى ، گواهى آوريم و تو را بر آنان گواه آوريم ؟» رسيد ، گريست .

۲۲۸.صحيح البخارىـ به نقل از عبد اللّه [بن مسعود] ـ :پيامبر صلى الله عليه و آله به من فرمود : «برايم قرآن بخوان» .
من گفتم : قرآن بر شما نازل شده است و من آن را برايتان بخوانم ؟ !
فرمود : «دوست دارم آن را از ديگرى بشنوم» .
من سوره نساء را براى ايشان خواندم ، تا رسيدم به «پس چگونه است [ حالشان ]آن گاه كه از هر امّتى گواهى آوريم ، و تو را بر آنان گواه آوريم ؟» . فرمود : «دست نگه دار» و ديدم از چشمانش اشك مى ريزد .

۲۲۹.المناقب ، خوارزمىـ به نقل از زرّ بن حُبَيش ـ :قرآن را از آغاز تا انجامش در مسجد جامع كوفه بر امير مؤمنان ، على بن ابى طالب عليه السلام ، خواندم... . چون به ابتداى آيه بيستم ۱ سوره شورا : «و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند، در باغ هاى بهشت اند . آنچه را بخواهند ، نزد پروردگارشان خواهند داشت . اين است همان لطف بزرگ» رسيدم ، گريست ، چنان كه صداى گريه اش بلند شد .

۲۳۰.الكافىـ به نقل از ابو اُسامه ـ :با امام صادق عليه السلام در يك كجاوه نشسته بودم. ۲ به من فرمود : «قرآن بخوان» . من سوره اى از قرآن را آغاز كردم و خواندم . ايشان متأثّر شد و گريست .

1.در كنز العمّال ، «ابتداى آيه بيست و دوم» آمده است .

2.واژه «مزامله» در متن عربى، به معناى همپالكى بودن است و پالكى به معناى كجاوه رو باز است كه دو نفر در آن مى نشسته اند ؛ يك نفر در يك طرف آن و ديگرى در طرف ديگرش .

صفحه از 262