اشک ریختن (بکاء) - صفحه 65

۸۹.تاريخ دمشقـ به نقل از ابو دردا ـ :اگر بدانيد كه پس از مرگ با چه رو به رو مى شويد ، هرگز از روى ميل، غذا نمى خورديد ، و آشاميدنى نمى نوشيديد ، و هيچ گاه وارد خانه اى نمى شديد تا در سايه آن بيارميد ، و سر به بيابان ها مى گذاشتيد ، و بر سر و سينه خود مى كوفتيد ، و بر حال خويش مى گريستيد .

۹۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى مردم! فتنه ها همچون پاره هاى شب تار، شما را در ميان گرفته اند . اى مردم! اگر آنچه را من مى دانم، شما بدانيد، بى گمان، بسيار مى گرييد و اندك مى خنديد . اى مردم! از عذاب قبر، به خدا پناه ببريد، كه عذاب قبر، حقيقت دارد .

۹۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :سزاوار است كه عالم، كم خنده و پرگريه باشد .

۹۲.امام حسين عليه السلام :در مسجد نشسته بوديم كه مؤذّن به بالاى گل دسته رفت و گفت : «اللّه أكبر ، اللّه أكبر» . امير مؤمنان على بن ابى طالب گريست و ما نيز از گريه او گريستيم . چون مؤذّن اذان را تمام كرد ، امير مؤمنان عليه السلام فرمود : «آيا مى دانيد كه مؤذّن چه مى گويد ؟».
گفتيم : خدا و پيامبرش و وصىّ او داناترند .
فرمود : «اگر بدانيد كه چه مى گويد ، هر آينه اندك مى خنديد و بسيار مى گرييد» .

صفحه از 262