اميرالمؤمنين عليه السلام گفت: دنياء شما به نزديك من خوارتر از خفيدن بزى است به نزديك خداوندش (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 700). ۱
خوار: آسان. مقابل دشخوار؛ سهل.
مردى بنده اى بخرد بها اندك يا بسيار و او را كارى فرمايد: يا خوار يا دشخوار؛ او را اجرت نبايد داد (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 2، ص 641). ۲
خيزاندن: لغزاندن. ازلال.
«فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمّا كانا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ»۳ ؛
بخيزانيد ايشان را ابليس از آنجا. بيرون آورد ايشان را آنچه بودند در آن و گفتيم ما، فرو شوى بهرى بهرى را دشمنى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 89). ۴
«د»
دانه در زمين پوشاندن: بذرافشانى.
مرد پوشيده به سلاح را كافر خوانند، و برزگر را كافر خوانند؛ براى آنكه دانه در زمين پوشند (تفسير ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 44). ۵
درازنا: طول، درازا، درازى.
خداى ابرى بفرستاد تا از اين مرغ بر ايشان بباريد؛ چندان كه پهناى ميلى بود و درازناى رمحى بود.
در حال خود يافتن: حال نزع.
چون فرود آمد، گفت: برويم او را عيادت كنيم. برفت و جماعتى به او