عمل نشود و هدايت صاحب علم را تضمين نكند، ارزشى براى او ندارد؛ همچنان كه در كنار خانه خدا بودن، درك صحبت پيامبر، حضور در جبهه و جهاد، علم و آموزش و پيوند با خوبان ارزشهايى اند كه اگر پايه تكامل فرد نگردند، همه وبال او خواهند شد و او را منفورتر خواهند ساخت. 
 نسب حضرت عبدالعظيم با چهار واسطه به امام حسن مجتبى(ع) مى رسد و اين شرافت با حركت ايشان در مسير امامان معصوم و پيروى از آنان صدچندان شده است. محقق ميرداماد در اشاره به همين نكته مى نويسد: 
 مع ما له من النسب الظاهر و الشرف الباهر... اذ ليس سلالة النبوة و الطهارة كأحدٍ من الناس، اذا ما آمن و اتّقى و كان عند آبائه الطاهرين مرضيّاً مشكوراً...؛ ۱
 به علاوه، او داراى نسب روشن و شرافت آشكاراست... چرا كه سلاله نبوّت و طهارت چون يك فرد معمولى از مردم نيست، اگر ايمان و تقوا پيشه سازد و در نزد پدران پاكش پسنديده و قابل تقدير باشد.... 
 اجداد عبدالعظيم حسنى، همه بزرگ و شناخته شده اند. نسب وى از سوى پدر به امام حسن مجتبى(ع) و از سوى مادر به امام حسين(ع) مى رسد و از اين رو هم حسنى و هم حسينى است. 
 در رجال النجاشى آمده است: 
 پس از ارتحال حضرت عبدالعظيم حسنى، به هنگام غسل، در لباسش رقعه اى يافت شد كه نسب وى در آن به اين شكل آمده است: من ابوالقاسم، فرزند عبداله، فرزند على، فرزند حسن، فرزند زيد، فرزند حسن بن على بن ابى طالب(ع) هستم. ۲
 بنابراين، پدران وى تا امام حسن مجتبى(ع) به ترتيب، عبداللّه، على، حسن و زيد بوده اند.
                         
                        
                            1.الرواشح السماوية، ص ۸۶.
2.رجال النجاشى، ص ۲۴۸.