بزرگ امام صادق نزد آن حضرت اجتماع كرده بوديم و در ميان جمع ما حمران بن اعين بود. ما به بحث و مناظره پرداختيم، ولى حمران ساكت بود و چيزى نمى گفت.
امام صادق به او گفت: اى حمران، چرا سخن نمى گويى؟ حمران گفت: سرورم، سوگند خورده ام در مجلسى كه شما حضور داريد، سخن نگويم. امام صادق(ع) فرمود: من به تو اجازه سخن مى دهم، سخن بگو.
حمران گفت: گواهى مى دهم كه جز خداى يگانه خدايى نيست. او همتايى ندارد، همسر و فرزندى براى خويش نگرفته است. خداوند از هر دو حد بيرون است: مرز تعطيل ۱ و مرز تشبيه ۲ ، و حق، ميانه بين اين دو گفته است: جبر و تفويض نيست، و گواهى مى دهم كه محمد بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند وى را همراه با هدايت و دين حق فرستاد، تا او را بر همه دينها چيره سازد، گرچه مشركان نخواهند. و گواهى مى دهم كه بهشتْ حق است و آتشْ حق است و برانگيخته شدن پس از مرگْ حق است، و گواهى مى دهم كه على(ع) حجت خدا بر خلق اوست و بايد مردم او را بشناسند و حسن(ع) پس از او و حسين پس از حسن است و سپس على بن الحسين و محمدبن على و سپس، اى سرورم، شما پس از آنهاييد.
امام صادق فرمود: نخ، نخ حمران است. سپس امام افزود: اى حمران، اين مِطمَر را ميان خود و عالم بكش.
حمران گويد: پرسيدم اى سرورم، مطمر - كه فرموديد چيست؟ حضرت فرمود: شما آن را نخ بنّا مى ناميد. هر كس كه تو را بر اين امر مخالفت كرد، زنديق است.
حمران گويد: گرچه آن فرد علوى و فاطمى باشد؟ حضرت صادق فرمود: گرچه او محمدى و علوى و فاطمى باشد.
1.تعطيل آن است كه به خدايى و يا به صفتى براى او قائل نباشى.
2.تشبيه آن است كه خداوند را به سان مخلوقاتش بدانى و صفات او را چون صفت مخلوق بدانى.