ابراهيم بن هاشم كوفی - صفحه 94

مراجعه كردند و از طعن او دست برداشتند. ابن شادان مى گويد:
محمد بن احمد بن عيسى از طعن يونس, توبه و استغفار نمود. بنابراين, شاگردى ابراهيم در نزد يونس و انتساب روايت كوفيان, در قم, هيچ دور از ذهن نيست. ۱
وفات يونس در زمان امام رضا(ع) و در مدينه نيز نمى تواند نفى كننده شاگردى ابراهيم نزد او باشد. ۲
در مورد عدم ثبوت روايت ابراهيم از يونس نيز بايد يادآورى نمود كه شاگردى نزد او ملازمه اى با روايت از وى ندارد; چرا كه يونس, تنها محدّث و راوى نبوده است, بلكه همان گونه كه ابن نديم در الفهرست خود مى گويد, يونس, آگاه به علم كلام و علوم ديگر هم بوده است. بدين علّت, نمى توان عدم روايت ابراهيم از يونس را دليل بر عدم شاگردى نزد او قلمداد نمود. ۳ با توجّه به مطالبى كه آمد و نيز ترديد و اضطرابى كه در كلام مخالفان موجود است, نظر موافقانْ پذيرفتنى تر است.

ابراهيم در كلام علما

ابراهيم بن هاشم قمى, عالمى نستوه, فقيهى وارسته و راوى اى خستگى ناپذير, و در راه ترويج تعاليم اهل بيت(ع), از والا مقام ترين روات و داراى منزلتى عظيم در ميان محدّثان اخبار عترت نبوى است. محقّقان علم رجال و علماى علوم اسلامى, بسيار او را ستوده اند. توصيف او به اين كه اوّلين نشر دهنده اخبار كوفيان در قم است, خود, دلالت بر جلالت مقام او دارد و شايد بتوان وى را پرچمدار و سلسله جنبانِ نهضت حديثى در ميان راويان و محدّثان حوزه درسى قم دانست.
ابراهيم, در ميان روات, داراى بيشترين و متنوّع ترين روايات است, به گونه اى كه در بسيارى از ابواب فقهى و اخلاقى, احاديثى از او موجود است و كم تر بابى است كه از روايات او تهى باشد. ۴

1.همان جا.

2.همان, ص ۲۷۹; تنقيح المقال, ج۱, ص ۳۹.

3.رجال السيد بحرالعلوم, ج۱, ص ۴۳۹; تهذيب المقال, ج ۱.

صفحه از 102