ابراهيم بن هاشم كوفی - صفحه 96

اهل بيت(ع) است و بر شخصيت ارجمند وى, هيچ خللى وارد نيست; امّا تنها به اين علّت كه اصحاب, به وثاقت و عدالت او تصريح نكرده اند, گروهى از متقدّمان, او را در حدّ وثاقت پذيرفته اند و حديث او را «حَسَن» دانسته اند, كه البته اينان نيز در كلامشان اضطراب و ترديد وجود دارد و به مقام علمى و معنوى ابراهيم, اذعان دارند, گرچه متاٌخّران, شخصيت والاى ابراهيم را موثّق و روايات او را صحيح مى دانند. علاّمه حلّى(ره) در مورد او مى نگارد:
من هيچ يك از اصحاب را نيافتم كه او را قدح كرده باشد و نيز به تعديل او تصريح كرده باشد. روايات از او بسيار است و ارجح, قبول روايات اوست. ۱
علاّمه مجلسى(ره), روايات او را حَسَن, امّا در مرتبه صحيح مى داند. ۲ شهيد ثانى(ره) در مسالك الاٌفهام, هنگام بحث از وقوع طلاق به صيغه امر, حديث ابراهيم را از بالاترين و بهترين مراتب حَسَن, نام مى برد و در بحث در مورد روايتى ديگر, طريق ابراهيم را از والاترين طُرُق مى شناسد. هم او در شرح الدروس مى نويسد:
إنّ حديث إبراهيم بن هشام, من يعتمد عليه كثير و إن لم ينصّ الأصحاب على توثيقه, لكنَّ الظاهر أنّه من أجّلاء الأصحاب و عظمائهم, المشارُ إلى عظم منزلتهم ورفع قدرهم فى قول الصادق(ع) : «إعرفوا منازل الرجال بقدر روايتهم عنّا».
احاديث ابراهيم, از جمله رواياتى است كه بر آن بسيار اعتماد شده است. اگرچه نصّى از اصحاب در توثيق او وارد نگشته است; امّا ظاهر آن است كه او از بزرگان اصحاب و بلندمرتبگان آنهاست كه اين كلام امام صادق(ع) به منزلت والاى او اشاره دارد كه فرمود: «منزلت اشخاص را به مقدار روايات آنها از ما اهل بيت بشناسيد».
از آنچه گفته شد, معلوم گرديد كه تنها

1.الخلاصة, الحلّى, ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.

2.الوجيزة, محمدباقر مجلسى, ص۱۶ .

صفحه از 102