از نقد سند تا نقد متن(4) - صفحه 65

بهشت دارد; و خدا بهتر مى داند كه كودكان مشركان را در كجا جاى دهد. ۱
احاديث, برخى از نمودهاى معاد را در نزد متكلمان دربردارند, مانند استخوان دنبالچه ستون فقرات كه مردم به روز رستاخيز از آن تركيب مى شوند و برانگيخته مى گردند. چنان كه دوزخ, «هل من مزيد» مى خوانَد و «خداوند, گامى بر آن مى نهد و آن را خاموش مى سازد, چنان كه بر بهشتْ سايه مى افكند». اينها تشبيهات و صورت هايى ابداعى هستند كه درآنِ واحد بر عظمت و رحمت, دلالت مى كنند. چنان كه آوازهاى جبرئيل و گواهى هاى او شنيده مى شود. ۲
پيداست كه بيشترين بخشِ عقايد كلامى كه ناظر به حديثِ نبوى اند, از جمله سمعيّات هستند (مانند نبوّت و معاد), نه از عقليات; زيرا نيروى خيال را برمى انگيزند و جا را براى بيش ترين اندازه ابتكار فردى و گروهى باز مى گذارند. موضوع ايمان و عمل با معاد, رابطه دارد و موضوع امامت, پنهان مى شود; زيرا از قبل, داخل در جريان برترى بخشيدن صحابه و مسير تاريخ از نبوت به خلافت است و از وحى به سياست. سمعيّات, امورى عملى هستند كه قبل از تحوّل يافتن به سمعيّات, در آنها اختلاف سياسى رخ نموده است. اشاره به نبوّت نمى شود مگر با صفت تبليغ و يا در بحث از ميراث پيامبران. اما عقليّات, حضورِ كمرى دارند, مانند مباحث ذات و صفات و عقل و نقل. مسئله خلق افعال, همانند مباحث ايمان و عمل, داخل در سمعيات است. مسئله توحيد, به معناى ذات و صفات, ساختارهاى عقلانى ديرترى دارد و در روايات, جز در پاره اى تشبيهاتِ مشهور در اسرائيليّاتْ پديدار نمى شود, مانند اين كه: «چون خدا آفريدگان را آفريد, بر عرش خود چنين پايه گذارد كه رحمتش بر غضب او غَلَبَه دارد»: خيال پردازى بدون گزارشِ مستقيم.

1.ج ۲, ص ۸۹ ـ ۹۰; ج۳, ص ۷۸; ج۹, ص ۱۷۷ و ۱۹۲; ج ۷, ص ۱۹۲ ـ ۱۹۳; ج ۹, ص ۱۷۴; ج ۸, ص ۱۷۴; ج ۸, ص ؟؟؟و ۱۱۸; ج ۸, ص ۱۱۴و ۶۵ و ۱۴۰; ج ۶۷ ص ۱۵۷; ج ۲, ص ۹۱ ـ ۹۳; ج ۶۷ ص ۱۸۹; ج ۹, ص ۶۹; ج۸, ص ۱۲۲ و ۱۲۲ و ۱۳۲;ج ۹, ص ۴۵ و ۴۸; ج ۸, ص ۱۵۲ و ۸۲ و ۴۸ و ۹۵ و ۱۱۰ و ۱۹۰ و ۹۶ و ۱۵۳; ج ۹, ص ۵۸ و ۴.

2.ج ۶, ص ۵۸ و ۲۰۵; ج ۹, ص ۱۴۳ ـ ۱۴۴.

صفحه از 58