خاندان خوانسارى و ترجمه حديث
عصر صفويه در تاريخ ايران، از يك نگاه، دوران رشد و بالندگى دانش هاى حديثى به شمار مى رود؛ چرا كه در اين عصر، چهار حركت بزرگ حديثى در دنياى تشيع پاگرفت: 
 1) تدوين موسوعه هاى بزرگ حديثى، چون: وسائل الشيعة، الوافى، بحارالأنوار والعوالم؛ 
 2) شرح نويسى بر متون حديثى، مانند: ملاذ الأخيار (شرح تهذيب الأحكام)، مرآة العقول (شرح الكافى)، روضة المتقين(شرح من لايحضره الفقيه) لوامع صاحبقرانى (شرح من لايحضره الفقيه)؛ 
 3) تدوين تفسيرهاى روايى، چون: البرهان و نورالثقلين؛ 
 4) ترجمه گسترده احاديث به زبان فارسى. 
 در اين مقال، سخن درباره ترجمه احاديث و نقشى است كه خاندان خوانسارى در اين باب، ايفا كرده اند. 
 نخست بايد اذعان كرد كه ترجمه و برگردان علوم به زبانهاى ديگر، نشان اهتمام به «تبادل دانش» و «ساده سازى ميراث علمى» است و همين دو انگيزه،