سعادت و نحوست ايام - صفحه 67

استبعاد، غير از استحاله است. ۱
متفكّر شهيد مرتضى مطهّرى نيز ضمن ردّ سعادت و نحوست به معناى خوب يا بد بودن روزى از آغاز خلقت، به دليل فقدان دليل عقلى يا نقلى بر آن، معناى معقول و صحيحى از سعادت و نحوست ايّام ارائه مى كند ۲ كه بدان خواهيم پرداخت.

سعادت و نحوست ايّام به اعتبار حوادث نيك و بد

اگر راهى براى اثبات سعادت و نحوست ذاتى ايّام وجود ندارد و اين مدّعا فاقد دليل عقلى و نقلى است، بلكه عقلاً بعيد مى نمايد، پس مراد قرآن كريم از «أيّام نحسات» و «يوم نحس» چيست؟ آيا مى توان معناى معقول و مقبولى براى آن ارائه كرد؟
بدون شك، اطلاق نحوست يا سعادت بر ايّام و ليالى، مانند منزلت داشتن شب قدر: «انّا أنزلناه فى ليلة مباركة» ۳ در قرآن، داراى معنايى معقول و مقبول است.
مفسّران، اطلاق نحوست يا بركت را به اعتبار حوادثى دانسته اند كه در آن زمان اتّفاق افتاده است. اطلاق «نحوست» بر ايّام در ماجراى قوم عاد، به دليل عذابى است كه در مدّت يك هفته بر آنان نازل شد. ۴ چناچه اطلاق «بركت» بر ليلة القدر، به اعتبار نزول قرآن در اين شب و احيانا حوادث ديگرى، همچون «نزول فرشتگان الهى و روح» يا تقدير سرنوشت انسانهاست: «تنزّل الملائكة و الروح فيها باذن ربّهم من كلّ أمر». ۵
چنانچه عظمت ليلة القدر را كه از هزار ماه بيشتر است: «ليلة القدر خير من ألف شهر»، به اعتبار اعمال و عباداتى دانسته اند كه مؤمنان در اين شب انجام مى دهند، نه به دليل فضيلت ذاتى و برترى لحظات و ساعات اين شب. ۶

1.همان، ص۷۲(با تلخيص).

2.آشنايى با قرآن، ج۵، ص۲۳۷ .

3.سوره دخان، آيه۳ .

4.سوره حاقه، آيه۷: «سخّرها عليهم سبع ليال و ثمانية أيّام حسوما…».

5.سوره قدر، آيه ۳ .

6.الميزان، ج۲۰، ص۳۳۲؛ مجمع البيان، ج۵، ص۵۲۰ .

صفحه از 79