نمونه هايى از روايات
قبل از ورود به بحث درباره نحوست و سعادت ايّام در روايات، از هر دسته اى يك نمونه نقل مى كنيم. رواياتى كه در اصطلاح حديث شناسى، غالبا مرسل يا مرفوع شمرده مى شود و نمى تواند مستند حكم شرعى باشد.
روايت اوّل: نحوست روز دوشنبه
شيخ صدوق از پدرش از سعد بن عبد اللّه از احمد بن محمّد بن عيسى از موسى بن قاسم بجلّى از على بن جعفر نقل مى كند كه گفت فردى نزد برادرم موسى بن جعفر (ع) آمد و عرض كرد: «فدايت گردم! قصد سفر دارم، مرا دعا كن». حضرت فرمود:«كى خارج مى شوى؟». گفت: «روز دوشنبه». حضرت به او فرمود: «چرا روز دوشنبه؟». گفت: «از اين روز خير و بركت مى طلبم، چون رسول خدا (ص) در روز دوشنبه به دنيا آمد». حضرت فرمود: «دروغ گفته اند، رسول خدا (ص) روز جمعه به دنيا آمده است و روزى شومتر از روزى كه رسول خدا (ص) در آن از دنيا رفت و وحى آسمانى منقطع شد و در حق ما ظلم و ستم روا گرديد، وجود ندارد. آيا روزى را كه خداوند در آن آهن را براى داود نرم ساخت، به تو معرّفى كنم؟». آن مرد عرض كرد: «بله، فدايت گردم!». فرمود:«روز سه شنبه خارج شو». ۱
روايت دوم: صدقه، دفع كننده نحوست
در كتاب «محاسن» از عبداللّه بن سليمان نقل شده كه امام صادق (ع) فرمودند: كسى كه صدقه اى بپردازد، هرگاه شب را به صبح رساند، خداوند نحوست آن روز را از او دفع گرداند. ۲
1.الخصال، شيخ صدوق، علميه اسلاميه، ص۴۴۲ .
2.بحارالأنوار، ج۵۶، ص۳۱ .