سعادت و نحوست ايام - صفحه 73

دارد و غالبا به اعتبار حوادثى است كه در اين ايّام رخ داده. حوادث خوش كه نشانه سعادت و بركت شمرده شده و حوادث ناخوش و نامطلوب كه نشانه نحوست و بد يمنى دانسته شده است.
علاّمه طباطبايى، سرّ نحوست يا بركت اين ايّام را اين گونه توضيح داده است:
نحس شمردن چنين ايّامى و لزوم پرهيز از امور مطلوب طبع انسان و درخواست حوايجى كه انسان با رسيدن به آنها لذّت مى برد، براى تحكيم تقوا و تقويت روح دينى است، به طورى كه بى اعتنايى به آنها و تلاش براى انجام دادن هر كارى كه مطابق ميل و هواى نفس آدمى است، نوعى روگردانى از حق و هتك حرمت دين و بى اعتنايى به اولياى دين است. پس مراد از نحوست اين ايّام، ناظر به جهات معنوى است كه از علل و اسباب اعتبارى ـ كه به نوعى با اين ايّّام مرتبط است ـ نشئت گرفته و بى اعتنايى به آنها، نوعى شقاوت دينى است. ۱
دسته ديگرى از روايات، مردم را براى رهايى از نحوست و آثار نامطلوب احتمالى بعضى از ايّام، به پرداخت صدقه، قرائت قرآن و دعا و امثال آن تشويق كرده اند.
اين دسته از روايات را نيز ناظر به آنچه با نام «تطيّر (فال بد زدن)» در ميان مردم معروف بوده، دانسته اند.
چون در گذشته در ميان مردم مرسوم بود كه با ديدن پرنده اى چون كلاغ يا حيوانى چون گرگ، آن را شوم و نحس مى شمردند و علامت وقوع حادثه اى ناگوار در سفر مى دانستند، ۲ چنين تطيّراتى، در روح مردم تأثير منفى داشت. از اين رو، براى رها ساختن مردم و آرامش بخشيدن به ايشان در مواجهه با چنين امورى، به جاى نهى كردن از انجام دادن كارهاى متعارف و روزمرّه، آنان را به امورى چون پرداخت صدقه و مانند آن فراخوانده اند، تا چنانكه ـ به نظر مردم ـ آثارى نامطلوب بر اين تطيّرات مترتّب باشد، خنثى شود و مردم با خيالى آسوده، به زندگى روزمرّه خود مشغول شوند؛ چرا كه تطيّرات،

1.الميزان، ج۱۹، ص۷۲ .

2.وسائل الشيعة، حرّ عاملى، آل البيت، ج۱۱، ص۹(به نقل از الخصال).

صفحه از 79